کهن الگو زنان تست هرا
صفات کلیدی
خدابانوی ازدواج
همسر
وفادار به همسر
پایدار و ماندگار در زندگی مشترک
عاشق شوهر کردن
عشق عروسی
ازدواج زود هنگام
علاقه به خرید جهیزیه
زنِ زندگی
اتاق خواب مثل معبد
فرزند، ابزار تحکیم پیوند
حسود
کینه توز و ستیزه جو
کنترل کننده همسر
مرد شناس
کامل شدن به واسطه ازدواج
روحانی و مقدس بودن ازدواج
همسر مهمتر از همه و مرکز زندگی
شغل اصلیش شوهرداری
حلقه ازدواج نگین دار
ابروهای مدل هشتی
کفش پاشنه بلند
لباسهای فاخر ماکسی بلند
انحصار طلب
خشم و حسادت
بدون مرد یا شوهر نمی تواند زندگی کند
شیک و خوش پوش
ملکه
ویژگیهای شخصیتی
افرادی که این کهن الگو در آنها حضور داشته و فعال می باشد، تمایل زیادی به ازدواج و همسرداری و زندگی مشترک دارند به طوری که همه هدف زندگیشان و تعالی خودشان را در کامل شدن به واسطه ازدواج می دانند. وفاداری، سیاستمداری، ماندگاری و همینطور حسادت از صفات اصلی این تیپ شخصیتی می باشد. از نظر آنها، پارتنرشان، بهترین، زیباترین و کامل ترین و مناسبترین فرد روی زمین است و به حرف هیچ کس در مورد او گوش نمی دهند. در برابر تحریک حسادت، بسیار شدید واکنش نشان می دهند. می خواهند که از همه مسائل و کارهای همسرشان مطلع باشند. اگر همسرشان به جنس مخالف توجه کند، سریع رقیب را از میدان به در می کنند. همیشه حفظ ظاهر می کنند که رابطه من و همسرم بسیار خوب است. اولین شغل خودشان را همسرداری می دانند.
ازدواج برای این زن امری مقدس است زنی که الگوی هرا در شخصیتش غالب است، بدون شوهر یا مردی که متعلق به او باشد، احساس نقص دارد و زمانی که مرد زندگیش راداشته باشد، شاد و شکوفا می شود. در روابط عاطفیش، زنی وفادار و همسری تمام عیار را در میابید. هیچ مردی جرات نزدیک شدن به هرای شوهر دار را ندارد. این زن با ازدواج است که احساس محترم بودن می کند. بسیار دوست دارد که او را به جای نام خودش با نام شوهرش صدا بزنند مثلا بگویند خانم فلانی. ازدواج برای چنین زنی بیشتر حالتی روحانی و مقدس پیدا می کند. مثل یک مراسم روحانی، مثل عبادت.این زن پس از ازدواج اکثر کارهایش را کنار میگذارد و فقط به شوهرداری میپردازد.
عاشق شوهر کردن و خرید جهیزیه و تمام مسائل مربوط به آن هستند. بسیار شیک و خوش پوش هستند، همیشه خودشان را همچون ملکه ای می دانند که با بقیه تعامل می کنند، اداها، حالتها، و تمامی رفتارهای یک ملکه در آنها دیده می شود.
با تقویت هرا در یک زن است که او از روابط گذرا و زنگ تفریحی دست می کشد و به او توانایی متعهد بودن را می دهد.
زن هرایی بسیار انحصارطلب است یعنی شوهرش را فقط برای خودش می خواهد و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی شوهرش را آزاد بگذارد که با هر کسی دوست دارد معاشرت کند و یا اینکه هر جایی که دوست دارد بروند. وقتی وارد رابطه با کسی می شود، از آنجایی که دوست دارد فقط و فقط با او باشد و هیچ کس دیگری هم برایش مهم نیست، از شوهرش هم توقع دارند که فقط و فقط با او بوده و اگر شوهرش اهل معاشرت با دوستانش باشد و روابط اجتماعی متعددی داشته باشد، بدون اینکه خودش متوجه باشد بعد از مدتی می بیند که رفت و آمدهایش با دوستانش به صفر رسیده است. اگر شوهرش بخواهد به شخصی غیر از او توجه کند بسیار آشفته می شود و عکس العمل نشان می دهد و حتی حاضر نیست که ببیند یا بشنود همسرشان به زن دیگری نگاه کرده و یا از زن دیگری تعریف یا تمجیدی کند. در این حالت زن هرایی به زنی سلیطه و ستیزه جو تبدیل می شود.
زن هرایی امروزی به سهولت قابل شناسایی است. هنگام مراسم ازدواج، عروسی شادمان و بشاش است که با رضایت خاطر به سوی داماد منتظر گام برمی دارد. زمانی هم که از خیانت شوهر مطلع می شود و خشم خود را متوجه زن رقیب می کند،
زن هرایی از اینکه شوهرش مرکز زندگیش باشد، راضی و خشنود است. پس از چندی بر همه اطرافیانش واضح و مبرهن می شود که شوهرش بر هر کس دیگر تقدم دارد. فرزندان زن هرایی نیز این مساله را تشخیص می دهند: بهترینها همیشه برای شوهر نگاه داشته می شود.
هرا را می توان در روح همه زنانی یافت که با اولین مرد زندگیشان پیوند زناشویی می بندند و سالیان دراز همسری وفادار باقی می مانند تا اینکه پس از مرگ شوهر بیوه شده و با درآمد محدود دولت سر می کنند.
اسطوره هرا
در افسانه های یونان باستان، هرا فرزند ریا و کرونوس بود و مانند چهار برادر و خواهر دیگرش به محض تولد توسط کرونوس پدرش بلعیده شد و سرانجام وقتی از شکم پدر رها شده، تبدیل به دختر جوانی شده بود. در آن وقت دو الهه عناصر طبیعی به منزله دایه، مراقبت و پرورش او را به عهده گرفتند.
هرا که خدابانویی بسیار جذاب و دوست داشتنی شده بود، نگاه زئوس را، که در آن زمان خدای کبیر شده بود به خود جلب کرد. زئوس برای رسیدن به هرای جوان باکره خود را تبدیل به پرنده نحیف و لرزانی کرد و هرا با یک نگاه به او دلش به رحم آمد و برای گرم کردنش او را به خود فشرد. در این لحظه زئوس نقابش را برکشید و به چهره اصلی خود درآمد، اما تلاشش برای نزدیک شدن به هرا به جایی نرسید. هرا تا زمانی که از او قول ازدواج نگرفت، در برابر حرکات عاشقانه اش مقاومت کرد. در روایتها آمده که ماه عسلشان سیصد سال به طول انجامید.
با بازگشت از ماه عسل رابطه عاشقانه شان واقعا به سر آمد. زئوس دوباره به زندگی بوالهوسانه قبل از ازدواج بازگشت. او بارها به هرا خیانت کرد و باعث شعله ور شدن آتش حسادت و کینه در او شد. اما خشم هرا متوجه شوهر خیانتکار خود نبود، بلکه زن رقیب یا فرزندان دیگر زئوس را هدف قرار می داد.
هوسرانیهای زئوس باعث سرشکستگی هرا و اهانت به او بود. زئوس به پیمان زناشوییشان، که برای هرا بسیار مقدس بود، بی حرمتی کرد و با عزیز داشتن فرزندان دیگرش بر غم و اندوه او افزود.
کهن الگوی هرا
هرا در مقام خدابانوی زناشویی هم محترم و مقدس بود و هم توهین و تحقیر می شد. ابعاد دوگانه خوب و بد او بیش از هر خدابانوی دیگری قابل تشخیص است.
همسر: در زنی که این کهن نمونه قدرت دارد، زندگی بدون وصلت با مرد ناقص است، زیرا انگیزه اصلی این خدابانو ازدواج و زناشویی است. برای زن هرایی داشتن رابطه ای محکم و متعهد بسیار ارضاکننده است، اما آرزوی نهاییش همواره ازدواج است. خواستار احترام، مقام و حرمتی است که با ازدواج می آید و دلش می خواهد به نام “خانم فلانی” شناخته شود. نظر و قضاوت دیگران برایش مهم است و ترجیح می دهد جشن عروسی مفصلی داشته باشد تا اینکه با یک عقد رسمی و مختصر سر و ته قضیه را هم بیاورد. کهن نمونه هرا از طرف جامعه به شدت حمایت می شود. ذهنیت “کشتی نوح” همچنان پابرجاست: انسانها نیز مثل کفش یا جوراب باید جفت باشند. با این باور جمعی، زنان مجرد احساس می کنند که وصله ناجوری هستند. بنابراین، کهن نمونه هرا هم از طریق عواقب منفی سرپیچی از آن و هم به واسطه اعتبار ناشی از همراهی با آن تقویت می شود.
توانایی متعهد بودن: کهن نمونه هرا نمودار توانایی در ایجاد پیوند، وفاداری به عهد و پیمان و تحمل و استقامت در رابطه است. در زنی که هرا نیروی انگیزش است، پیمان و تعهد مشروط و مقید به چیزی نیست. ازدواج برایش پیوندی جاودانی است، چه در خوشی و چه در ناخوشی. بدون وجود هرا در زن، روابط کوتاه مدت است و در برخورد با مشکلات و یا پس از گذشت افسون اولیه قطع می شود. وقتی زنان بدون حضور درونی هرا ازدواج می کنند، گویی پیوندشان ناقص است.
پیوند مقدس: معنویت زناشویی در سه مقصود است: رضایت درون از همسروار بودن، تایید پیوند ازدواج از طرف عموم و نیز جنبه عرفانی و والای گرایش به سوی یگانگی و وحدت وجود که از طریق کهن نمونه زناشویی تجلی می یابد. اگر پیوند مقدس ازدواج در خواب پدیدار شود، همان تاثیر تکان دهنده را دارد. آنچه از خواب به خاطر می ماند، عظمت و حیرت آن لحظه است. مردم غالبا برای توصیف این پیوند و ارتباط مقدس در خواب، از تشبیهات نیرو و انرژی الکتریسیته استفاده می کنند.
زن نارو خورده (نمونه منفی هرا): کهن نمونه هرا زن را آماده می کند تقصیر و گناه شوهر را به دیگران منتقل سازد، زیرا خود از نظر عاطفی به شوهر وابسته است. واکنش زنان هرایی در برابر شکست و محنت، بیشتر خشم و عصیان است (این واکنش برای (دیمیتر و پرسفون افسردگی است). کینه توزی ترفندی ذهنی است که به زن به جای احساس انزوا، احساس قدرت می بخشد.
پرورش هرا
احتیاج به کهن نمونه هرا برای برخی از زنان در اوایل میانسالی پدیدار می شود، پیش از آن یا زندگی پر از روابط کوتاه مدت بوده و یا تمرکز و حواس متوجه حرفه و اهداف دیگر، به طوری که مساله ازدواج تقدم نداشته است. تا آن برهه از زندگی یا تمایلات آفرودیتی برای تجربه روابط متعدد، یا میل پرسفون برای فرار از مسؤولیت و تعهد و یا انگیزه های تمرکز هوش و حواس بر اهداف مادی بوده که او را از پیوند زناشویی دور نگاه داشته است. اگر میل به پیوند با شریک زندگی آن قدرها شدید نباشد، می توان آن را آگاهانه پرورش داد. این فقط وقتی ممکن است که زن نیاز به تعهد را تشخیص دهد و بخواهد آن را حفظ کند و شرایط نیز بر وفق مراد او باشد، مثلا اگر دلباخته مردی است که خواهان و یا نیازمند وفاداری در پیمان زناشویی است، آن وقت تصمیم با اوست که برای حفظ این رابطه بین هوسرانی آفرودیتی یا استقلال آرتمیسی و تمایلات هرایی، هرا را برگزیند. تصمیمی هوشیارانه برای هرا بودن، پیوند زن با این کهن نمونه را تحکیم می بخشد.
والدین
هرا تنها بچه ای بود که دارای دو جفت والدین بود. زمانی که از شکم پدر رهایی یافت، به دامن دو الهه عناصر طبیعی تحت عنوان دایه سپرده شد. داشتن دو جفت والدین متفاوت یا دو نمونه زندگی زناشویی- زمینه آشنایی برای زنان هرایی است. در وضعیت خانوادگی نامطلوب که بسیاری از کودکان نسبت به ازدواج بی اعتماد و بدگمان می شوند، هرای کوچک با رویای داشتن خانواده ای خوب خود را نجات می دهد.
دوران کودکی
هرای کوچک را می توان در سنین چهار و پنج سالگی دید که مشغول خاله بازی است و در حالی که همبازی خود را به طرف در راهنمایی می کند، می گوید، “تو حالا بابا بشو و برو سر کار”. بعد ادای بزرگترها را در می آورد، آب و جارو می کند، میز غذا را می چیند و در انتظار لحظه باشکوه اوج که همان بازگشت همسر به خانه است، می نشیند (دیمیتر کوچک که دلش می خواهد مامان بشود، عروسکش را داخل کالسکه می گذارد و ساعتها سرگرم تغذیه، لباس پوشاندن و خواباندن “کودکش” می شود).
دوران بلوغ
هرای دوران بلوغ در صورت داشتن رابطه ای پایدار و دائمی بسیار راضی و خوشنود است. در سن بلوغ از داشتن دوست پسر خوشحال می شود و آن را به همه نشان می دهد و همه فکرش پیش اوست و دوست دارد فقط در مورد او صحبت کند. در نوجوانى معمولاً در دبیرستان رابطه برقرار مى كند و اتفاقاً از روابط گذراى آن دوران دچار ضربه شدید عاطفى مى شود. او به دنبال مرد جوانی است که از جایگاه والایی برخوردار باشد و برایش امنیت عاطفی فراهم آورد. پس از اینکه نیمه دیگر خود را یافت، شروع به معاشرت با زوجهای دیگر می کند و اکثرا به اشخاص مجرد به دیده تحقیر می نگرد. بسیاری از زنان هرایی در سالهای دبیرستان و یا بلافاصله پس از فارغ التحصیلی ازدواج می کنند تا بتوانند هرچه زودتر بازی زناشویی خود را آغاز کنند. در شرایطی که دختر هرایی از نداشتن شوهر بسیار آزرده است و احساس بی هدفی و تهی بودن می کند، انتظارات و کنایه های نابجای اقوام مانند “کی به عروسی تو بیایم؟” بر شدت ناراحتی او می افزاید.
دوران تحصیل
برای هرا ورود به دانشگاه فرصتی برای یافتن شوهر است، نه رسیدن به اهداف مستقل. گاه طوری وانمود می کند که انگار تحصیلات واقعا برایش جدی و مهم بوده است. برای زن هرایی تحصیل علم به خودی خود اهمیت ندارد و شاید صرفا بخشی از مقام و موقعیت اجتماعی او باشد.
اگر ازدواج که انگیزه اصلی دانشگاه رفتن زن هرایی است، در همان سالهای اول و دوم تحقق پیدا نکند، او به نگرانی و تشویش دچار می شود.
شغل و حرفه
برای زن هرایی پیگیری حرفه همچون تحصیلات دانشگاهی جایگاه ثانوی دارد. کار و حرفه بخش اصلی زندگیش را تشکیل نمی دهد. حضور زنان هرایی در محیط کار فقط برای پیدا کردن شوهر است و اگر مرد دلخواهشان را پیدا کنند، اصراری برای سر کار رفتن ندارند. اغلب حتی بر روی رئیسشان نیز حساس هستند و روابط ایشان با دیگران را زیر نظر دارند و کنترل می کنند. در کار کردن کند و محتاط هستند و روابط اجتماعی خوبی دارند. زن هرایی شاید در حرفه خود بسیار ماهر هم باشد و در آن موفق به کسب وجهه و مقام گردد، اما اگر ازدواج نکرده باشد، هیچ یک از آنها مایه شادمانیش نمی شود. به رغم تمامی امتیازهایش او (از دید خود) در آنچه اهمیت دارد، باخته است.
اگر ازدواج کرده باشد، طبیعتا نیازها و امیال همسرش تقدم می یابد و او ساعتهای کاری و فراغت خود را طوری تنظیم می کند که مطابق خواسته های همسرش باشد. زن هرایی فقط در ظاهر امر هم همسر و هم شاغل است: شغل اصلی او در حقیقت زناشویی است. هیچ وقت نمی گوید که شغلش به اندازه شغل همسر اهمیت دارد. برای چنین ادعایی وجود خدابانوان دیگر ضروری است.
رابطه با مردان و زنان
از آنجایی که برای زن هرایی ارتباط با جنس مخالف بسیار مهم است، از هر گونه ارتباطی با مردان استقبال کرده و همیشه در جهت جلب توجه آنان رفتار می کند. فقط تا وقتی با زنان ارتباط دارد که مورد مناسبی برای ازدواج پیدا کند، در واقع از ارتباطات دوستانش با مردان برای پیدا کردن مرد مناسب استفاده کرده و بعد از آن ارتباطش را با آنها قطع می کند، چون دوستانش (بخصوص مجردها) را تهدیدی برای رابطه اش می داند.
رابطه با زنان
زن هرایی اهمیت زیادی به دوستی با زنان نمی دهد و اکثرا هم فاقد دوست صمیمی است. ترجیح می دهد با همسرش باشد و در کنار او وقت بگذراند. اگر هنوز ازدواج نکرده باشد، ملاقات مردان مجرد مهم ترین مساله اوست. برای این مقصود گاه با دختران و زنان دیگر همراه می شود، زیرا تنها رفتن به بعضی اماکن شاید مناسب نباشد. اما به محض ایجاد رابطه ای پایدار و یافتن زوج، دیگر اهمیتی به دوستان مجرد نمی دهد و فراموششان می کند. پس از ازدواج، همه معاشرتهایش با دوستان مزدوج است. شراکتش با زنان دیگر نیز به ویژه به همسر و شغل او ارتباط دارد. کیفیت ارتباط زن هرایی با زنان مزدوج بیشتر در قالب معاشرتهای دوستانه است تا نزدیکی و صمیمیت. زن هرایی به راحتی می تواند “دوست” بیوه و یا مطلقه خود را پس از سالها کنار بگذارد، زیرا آنها دیگر زوجی ندارند. زنان هرایی با یکدیگر نیز چنین رفتاری می کنند و به این ترتیب بیانگر این باور عمیق خود هستند که زن بدون شوهر هیچ است.
رابطه با مردان
زن هرایی از همسر خود انتظار دارد که رضایت و خرسندی او را فراهم کرده و آرزوهایش را تحقق بخشد. زن هرایی به سوی مردانی موفق و با کفایت کشش پیدا می کند که البته این موفقیت و لیاقت بسته به طبقات اجتماعی و خانوادگی تعبیرات متفاوتی دارد. هنرمندان آس و پاس، شاعران خوش ذوق و حساس و یا دانشمندان بی درآمد به درد او نمی خورند. مردانی که به خاطر اصالت هنر و یا اصول اخلاقی زندگی می کنند، به هیچ وجه توجه او را جلب نمی کنند.
اما در بسیاری مواقع آن مجموعه خصوصیاتی که قلب هرا را ربود، بر زن هرایی نیز تاثیر می گذارد. زئوس برای ربودن دل هرا اول خود را تبدیل به پرنده نحیف و لرزانی کرد و سپس صورت واقعی خود را نشان داد. بارها اتفاق می افتد که زن هرایی با ترکیبی از این دو ویژگی، یعنی با موجوداتی کوچک و نیازمند مهر و محبت و مردی با قدرت ازدواج می کند. عدم بلوغ عاطفی و احساسی در مرد موجب می شود تا او در ارتباط با زنان به جای عمق و معنا به دنبال تنوع و تعدد باشد.
اگر زن هرایی به ازدواج مردی چون زئوس درآید که دروغگو است و به دنبال زنان دیگر می رود و اگر او هر بار دروغهای همسر را باور کند –این مشخصه هراست، زیرا می خواهد باور کند- به دفعات مکرر آزرده می شود. بسیاری از زنان هرایی در شناخت شخصیت و الگوهای رفتاری ناتوانند و این نقطه ضعفشان است. در ارزیابی و داوری انسانها، زن هرایی اکثرا به ظاهر قضایا توجه می کند و نه به احتمالات در پس ظاهر.
برای زن هرایی مقوله ازدواج و جنسیت یکی است. به این ترتیب او اغلب تا زمان نامزدی و یا ازدواجش باکره باقی می ماند و نیز به خاطر بی تجربگی در این مورد، برای تحریک شدن و به هیجان آمدن کاملا به شوهر وابسته است. احتمالا اندیشه عشق ورزی از روی وظیفه اولین بار از جانب زنان هرایی پدید آمد. بعید نیست که زنان هرایی در سالهای ابتدایی زناشوییشان هرگز اوج و شور جنسی را تجربه نکنند. تغییر این وضعیت در سالهای بعدی مشروط به بیداری کهن نمونه آفرودیت در زندگی زناشوییشان است.
ازدواج
زنان هرایی دوست دارند که هر چه زودتر ازدواج کرده و تشکیل زندگی مشترک بدهند و همه تمایلات و رفتارهایشان جهت رضایت و خشنودی همسرشان باشد. عاشق شوهر کردن و خرید جهیزیه و تمام مسائل مربوط به آن هستند.
روز عروسی زن هرایی، مهم ترین روز زندگیش محسوب می شود. در آن روز صاحب نام و هویت جدیدی می شود (او هیچ وقت نام پدری خود را حفظ نمی کند). زن هرایی حتی در دنیای مدرن که زندگیهای غیر زناشویی زن و مرد در آن متداول شده است، شدیدا پایبند سوگند ازدواج است و مراسم عروسی مفصل می خواهد. او دوست دارد خبر ازدواجش در همه جا اعلام شود و شکوه و زیبایی یک ملکه را در شب عروسی تجربه کند.
زن هرایی بسیار با سلیقه و کدبانو و خانه دار است و در تمامی مواردی که مربوط به خانه و توجه کردن به همسر است سنگ تمام می گذارد و به راستی که در این موارد بسیار ایده آل است، از شربت و آبمیوه طبیعی و چای و میوه پوست کنده برای همسرش گرفته تا ماساژ و انجام دادن کارهای همسرش! در واقع حاضر است برای شوهرش هر کاری انجام بدهد و همه نیازهای او را برآورده کرده که شوهرش در هیچ زمینه ای دلیلی برای ارتباط برقرار کردن با بقیه و بخصوص خانمها نداشته باشد.
زندگی حرفه ای جنبه ای دیگر از زندگی است که هرا خود را با آن تطبیق می دهد. او قادر است همگام با همسرش از پلکان ترقی بالا رود، به جای دیگر سفر کند یا راهی جدید در پیش گیرد و به سهولت دوستان سابق خود را پشت سر گذارد.
خوشبختی و شادمانی زن هرایی مشروط به سه عامل است: وفاداری شوهر، درجه احترام شوهر به زناشویی و نیز حس قدردانیش از مقام همسری او. اما زن هرایی معمولا همسر مردی موفق می شود که بیشترین وقت خود را صرف کارش می کند. بدین ترتیب بسیاری از زنان هرایی، به رغم موقعیتشان و حتی اگر خیانت جنسی هم اتفاق نیفتد، در زندگی احساس بی چیزی و نارضایتی می کنند. ازدواجی که مورد احترام شوهر نباشد، تمام و کمال ارضاکننده نیست. برای زن هرایی بی توجهی شوهر بسیار زجرآور است. چنین شوهری غالبا غرق مشغولیتها، بده بستانهای مالی و سیاست بازی است. او زن را شریک خود نمی داند، به طوری که زن احساس ناچیزی و تهی بودن می کند.
با وجود ناخرسندیهای بسیار، زن هرایی تمایلی به جدایی و طلاق ندارد و به بی حرمتی و رفتار ناهنجار تن می دهد. او با تمام وجود پیوند زناشویی می بندد و طلاق برایش مفهومی کاملا بیگانه است، حتی وقتی که اتفاق می افتد. زن هرایی حتی گاه بعد از طلاق نیز خود را زن شوهر سابق حس می کند و از اینکه نیست، بسیار زجر می کشد. این واکنش او نه تنها خودش بلکه اطرافیان را نیز ناراحت می کند. رهایی از این وابستگی عمیق کهن نمونه ای، به عبارتی وابستگی پیوند زناشویی حتی پس از طلاق، گاه تلاشهای طولانی مدت روان درمانی می طلبد.
فرزندان
زن هرایی معمولا صاحب فرزند می شود، زیرا این کار را جزء وظایف همسری خود و عامل تحکیم روابط با همسرش می داند. اما خودش چندان هم غریزه مادری ندارد و در واقع فرزند را زنجیری بر پای شوهرشان می داند، مگر اینکه از کهن نمونه دیمیتر سهمی داشته باشد. بدون حضور کهن نمونه آرتمیس و آتنا از شرکت در فعالیتهای کودکانش لذت نخواهد برد.
به این ترتیب، اگر زن هرایی در صورت مادر شدن نتواند پیوند مادر-فرزندی ایجاد کند، حس فقدان این عشق و امنیت، فرزندانش را رنج می دهد. برای زن هرایی فرزند در درجه دوم اهمیت قرار دارد و در برابر فرزندان از شوهرش دفاع می کند. در صورت لزوم گزینش میان شوهر و فرزند، زن هرایی حاضر است برای حفظ شوهر نیازهای فرزند را نادیده بگیرد.
غالبا با بیماران بزرگسالی مواجه می شوم که در بطن خانواده های سنتی پرورش یافته اند، خانواده هایی که در آن پدر سالار خانواده، نان آور و سلطه گر است. گرچه مادر مهربان و یاور آنها بوده، اما هرگز در جدال آنها با پدرشان مداخله نمی کرده و جانب آنها را نمی گرفته است. در مقابله با پدر، هرقدر هم خشن و غیرمنطقی، فرزندان مجبور بودند به تنهایی قد علم کنند. “تو حق نداری با پدرت این طور حرف بزنی!” با این دخالت مادر، دختر به نقشی که او همیشه بازی می کرد پی برد. واکنش مادر مشخصه زن هرایی است که به شوهر خود وفادار است: فرزند به چه جراتی با پدر روبرو می شود! پدر حاکم مطلق است. هیچ فرزندی حق ندارد باعث ناراحتی او شود!
میانسالی
رضایت سالهای میانی زندگی هرا مشروط بر این است که آیا ازدواج کرده یا نه و اگر کرده با چه کسی. این سالها برای زن هرایی که در رابطه زناشویی پایداری قرار دارد و شوهر نیز به درجاتی از توفیق اجتماعی رسیده و قدر زن خود را می داند، سالهای بسیار خوبی است. برای زن هرایی مجرد، طلاق گرفته و یا بیوه شده، این سالها پر از درماندگی و بدبختی است.
کهنسالی
برای زن هرایی، دوران بیوگی سخت ترین دوران زندگی است. او هرگز از درد فوت شوهرش التیام نمی یابد چرا که با بیوه شدن نه تنها شوهر بلکه حس هویت و معنای زندگی خود را از دست می دهد، به طوری که احساس بی ارزشی می کند.
با مرگ همسر، زن هرایی که جنبه های دیگر وجود خود را هنوز پرورش نداده، از مرحله عزاداری به افسردگی مزمن، سرگردانی و تنهایی سوق می یابد. از آنجا که همیشه بیشترین اهمیت را به شوهر خود داده، با فرزندانش احساس نزدیکی و صمیمیت نمی کند. دوستان زیادی هم ندارد، زیرا همیشه معاشرتهای اجتماعی خود را محدود به دوستان و همکاران شوهر کرده است.
مشکلات روانی
همسانی با هرا: زندگی با “هرا” به منزله همگونی با نقش و هویت همسر بودن است. اینکه آیا چنین نقشی معنا و رضایت خاطر به همراه دارد یا درد و خشم، مشروط به کیفیت رابطه زناشویی و حس وفاداری شوهر است. زن هرایی پس از ازدواج گستره فعالیتهای خود را محدود می سازد و صرفا به وظایف همسری و علایق شوهر می پردازد. شوهر زن هرایی پس از ازدواج متوجه می شود که همسرش همان زن قبل از ازدواج نیست و اینکه او قبل از محدود کردن خود به نقش همسری دارای علایق گسترده تری بود. مرد حتی احساس می کند کیفیت زندگی جنسیشان قبل از ازدواج بهتر بوده است. شوهران حسود و انحصارطلب که از همسرانشان توقع اطاعت دارند، در راهی هماهنگ با کهن نمونه هرا عمل کرده، زن را به بودنی هراگونه تقلیل می دهند.
انتظارات برآورده نشده: بعضی از دختران هرایی بعد از مراسم ازدواج بسیار مایوس می شوند و حتی احساس فریب خوردگی می کنند، گویی شوهر قولی داده که اکنون از عهده انجامش برنمی آید. اما در واقع شوهر تقصیری ندارد، بلکه این توقعات کهن نمونه ای زن است که تصویر زئوس راضی کننده را در شوهر جستجو می کند. بسیاری از زنان هرایی از مرد آرمانی خود تصویری ذهنی دارند و همان را از او متوقع می شوند و اگر شوهر خارج از آن تصویر عمل کند، عیبجو و عصبانی می گردند.
گرفتار بین کهن نمونه و فرهنگ: زن هرایی بیش از هر زن دیگر به زناشویی خود، چه این زناشویی خوب باشد و چه بد، پایبند است. در صورت ناموفق بودن این پیوند، باز هم کهن نمونه هرا و فرهنگ جامعه سعی در حفظ زناشویی دارند.
سرکوب شده یا سرکوبگر: این کهن نمونه می تواند زنان را سرکوب کند. دختر ازدواج نکرده ممکن است احساس نقص و درماندگی کند و نیز شاید مجبور به ازدواجی نامناسب شود. زنی هم که در ازدواج بد و نامناسب قرار می گیرد، قادر به ترک زندگی زناشویی خود نیست. هرا بیش از هر خدابانوی دیگر رنج و محنت کشید (غیر از دیمیتر که درد و رنجش از نوعی دیگر بود) و نیز بیش از هر خدابانوی دیگر کینه توزانه دیگران را شکنجه و آزار داد و باعث خرابی و انهدام شد. در زنان امروزی این جنبه ویرانگر به صورت ذهنیتی قضاوت جو و منتقد و یا رفتاری بسیار مخرب جلوه گر می شود. آنها با مادران مجردی که برای تامین معاش خود و فرزندانشان به مراجع دولتی روی می آورند، هیچ گونه همدردی نمی کنند و از درک زنان مظلوم تجاوز شده محرومند.
علائم مدآ: اصطلاح “مدآ” توصیفی مناسب برای زن کینه توز هرایی است که خیانت دیده، طرد شده و آماده هر نوع انتقامجویی است. اسطوره مدآ تمثیلی است که زن هرایی را چه از نظر قدرتش در وفاداری به شوهر و پیمان زناشویی و چه از جهت انتقام ورزیش مثلا آن گاه که در می یابد پیمانی که برای او مقدس بوده، از دید شوهر به هیچ گرفته شده، توصیف می کند.
اگر هرا هستی
مراقب باش ازدواج زودرس بدون مطالعه و بررسی نداشته باشی.
خانه را فقط برای خودت تزئین کن.
ارتباطات اجتماعی خود را زیاد کن. باید حلقه ارتباطی بهتری با زنان دیگر داشته باشی، به ویژه زنانی فهمیده و تا حدی مستقل از لحاظ شخصیتی که به آتش حسادت و خشمت دامن نزنند.
بدون در نظر گرفتن ازدواج افراد، به آنها ارزش بده.
از تعصب و غیرت نسبت به همسرت کم کن. مراقب باش که در تله کنترل کردن نیفتی و فرصت وفاداری به شوهرت بدهی. گاهی او واقعاً “مجبور” است در زمینه های کاری و تحصیلی و … با زنان دیگر تعامل داشته باشد. این تعامل ها اکثرا سطحی و بی خطرند. قانون تشعشع و جذب به ما می آموزد که به هر چیزی در زندگی خود بیشتر بیندیشیم یا بپردازیم یا نگران باشیم، همان را جذب زندگی خود میکنیم. پس اگر به همسر خود شک بیش از حد داشته باشیم(حد طبیعی شک احتیاط بدون نگرانی است)، مسائل و اتفاقاتی را جذب زندگی خود و او می کنیم که به شکمان جنبه یقینی ببخشد.
خشم و حسادت خود را تبدیل به نیروی خلاق و هنر کن
ازدواج یکی از مهمترین ارکان زندگی است، اما همه زندگی نیست. روی جنبه های دیگرت هم سرمایه گذاری کن.
مراقب باش بچه هایت حسود نشوند، یکی در میان آنها را هم در سفرها و دیگر تفریحات شرکت بده.
به خودت بگو از همین الان خودم مسؤولیت زندگیم را به عهده می گیرم. نقش قربانی را رها کن و سعی در متهم کردن مردان را کنار بگذار و به تدبیر زندگی خود بپرداز.
با تقویت معنویت استقلالت را افزایش بده و با افزایش امنیت درونی، حس ناامنی بیرونی ات را کاهش بده.
تمرینات عملی برای رشد کهن الگوی هرا
هنگام ملاقات با پارتنرت و یا زمانی که همسرت به منزل می آید آراسته باش و خود را برای او آماده کن. این گونه برای خودت و رابطه مشترکتان احترام قائل شده و او را نیز مورد احترام قرار می دهی
هنگام ورود همسرت به منزل با روی خوش به استقبال او برو و یا هنگامی که پارتنرت با تو تماس می گیرد با خوشرویی و اخلاقی خوش با او صحبت کن و طوری رفتار کن که مکالمه با تو خستگی را از تن او به در ببرد. این گونه وقتی بعد از یک روز شلوغ با رفتار زیبایت روبرو شود، احساس خوشایندی پیدا کرده و از بودن در کنارت احساس لذت بیشتری می کند.
زمانهایی که می دانی پارتنر یا همسرت درگیر مساله ای ناخوشایند است و یا دغدغه ای دارد، سعی کن محیط آرامی را برای او فراهم کنی. تنها از این طریق است که او می تواند انرژی لازم برای حل مسائل و مشکلاتش را به دست بیاورد و بر آنها فائق آید.
هنگام صحبت کردن با پارتنر و یا همسرت و یا هنگامی که با دیگران در مورد او صحبت می کنی، به او احترام بگذار و او را با ضمایر و افعال جمع مورد خطاب قرار ده. با احترام گذاشتن به او شما شان و مقام خود را بالا می بری، چون همه ما می دانیم همیشه در کنار یک مرد والا مقام، یک زن والا قرار دارد و در کنار یک شاه پرقدرت است که یک ملکه حضور پیدا می کند.
هنگامی که با پارتنر یا همسرت مشکلی داری، اطرافیان را در جریان مسائل و مشکلات زناشویی خود نگذار و طوری رفتار کن که انگار هیچ مساله و موردی پیش نیامده و بعد در فرصت مناسب با او در مورد آن صحبت کن. چون دیگران هر چقدر هم که در جریان مسائل زناشویی شما باشند، با شما زندگی نمی کنند و از همه وقایع مابین تو و همسرت آگاه نیستند. همچنین با توجه به اینکه آدمها بسیار با هم متفاوتند، ممکن است مساله ای که برای تو بسیار مهم و ارزشمند باشد، از نظر دوستت بسیار پیش پا افتاده باشد و بالعکس، لذا نمی توانند تو را به درستی راهنمایی کنند و فقط تاثیر غیر سازنده می گذارند.