سفرقهرمانی مردان تست پوزیدون

آنچه در این پست میخوانید

صفات کلیدی

خدای دریاها

خدای عواطف و احساسات و غرایز

عاطفی و احساساتی

خشم شدید

کینه ای

عشق و نفرت

هیجانات تند و شدید

تصمیم گیری بر اساس احساسات و عواطف

عدم تعادل عاطفی

در حوزه غرایز و عواطف

در حوزه شکم و زیر شکم

پدر سالار

پدری حامی

طوفان ناگهانی

فرمانروای دریاها و اسبها

عاشق آب

داشتن حافظه عاطفی

خود را از همه برتر دانستن

متجاوز به حریم شخصی دیگران

مدیون کردن دیگران به خود

پاسخ عاطفی بلادرنگ

برون گرا

 

ویژگیهای شخصیتی

پوزیدون فرمانروای دریاها و اسبهاست. آب همیشه در آدمی نماد اسرار و خطرات ذهنی ناآگاه و سیال است. اسب نمادی است از ماهیت خام و تربیت نشده ی ما. زمین لرزه، طوفان و موجهای مخرب در دست اوست. نماد دیگر وی چنگک سه شاخه است. این نمادی است مردانه که نشان دهنده ی قدرت مردانگی و باروری در اوست. در زندگی متعهدانه نشان دهنده ی نقش شوهر و پدر برای خانواده و همسر است.

برای درک شخصیت او و روان شناسی قلمرو تحت اختیارش کافی است درباره ی حالتهای مختلف و متغیر دریاها فکر کنیم. دریا می تواند موج هایی بلند داشته باشد و همه چیز را در راه خود خراب کند، درست مثل حالتهای هیجانی وجود ما که منطق را نادیده می گیرد. او آورنده ی طوفان و زمین لرزه است و نماد قدرت مخرب طبیعت آدمی. دریا در رویا و استعاره به معنای ذهن ناخودآگاه است. در عمق کم دریا خاطرات و احساسات شخصی ما قرار دارد و در عمق زیاد، ناخودآگاه جمعی بشر است که هادس نماد آن است.

خانواده ی مردان پوزیدونی می دانند که این حالت پدر خانواده، حالتی است خطرناک. وقتی احساسات خام و نابالغ پدر خانه را پر می کند، خطر همه ی افراد خانواده را تهدید می کند. فرهنگ پدر سالارانه در این خانواده ها به پدر اجازه می دهد خشم و ناراحتی خود را به هر شکلی که دوست دارد، ابراز کند.

هرکسی که گاهی حس می کند احساسات و هیجانات شدید در درونش می جوشد و بدن او را به لرزه می اندازد، در حال تجربه ی حالتی پوزیدونی در وجود خود است.

خیلی وقتها خواب موج های بلند و دریاهای طوفانی را می بینیم و از زمین لرزه هراس داریم. اینها زمانی رخ می دهد که طبیعت پوزیدونی ما در حال طغیان و سرکشی است. رویاهایی که به غواصی مربوط می شوند به پوزیدون اشاره دارند. پوزیدون همچنین استعاره ای است برای مردان و زنانی که قادرند به عمق احساسات خود سفر کنند و در آنجا با اندوه، خشم و حتی زیبایی هایی که سرکوب شده اند، ملاقات کنند. ویژگی غواص گونه ی پوزیدون که به احساسات و هیجانات دسترسی دارد، در شاعران، نمایشنامه نویسان، موسیقیدانان و حتی روانشناس ها وجود دارد. افرادی که در طول تاریخ درد و رنج کشیده اند، فرهنگ هایی که در آنها هنر و ادبیات ارزشمند بوده است و به طور کلی جوامعی که ماهیت احساسی و هیجانی دارند، این قلمرو را مهم و با ارزش شمرده و به مردان خود اجازه داده اند احساساتشان را بیان کنند و به زیان بیاورند.

مزاج هیجانی پوزیدون از مشهورترین ویژگیهای اوست. او بداخلاق، خشمگین، اهل خراب کردن و خطرناک است. در عین حال او توانایی دارد دریاهای طوفانی را آرام کند. برای کینه و دشمنی پوزیدون نمی توان همتایی پیدا کرد. اگرچه پوزیدون به خاطر عصبانیتش شهرت دارد، دارای سیمایی بخشنده و آرام نیز هست. پوزیدون کهن الگویی است که می تواند عمق و زیبایی داشته باشد.

مردان پوزیدونی دوست دارند مهم باشند، در حالی که شخصیت پوزیدون از نظر تفکر و مدیریت استراتژیک ضعف دارد و به ویژگیهایی که لازم است تا در دنیای پدر سالارانه موفق باشد، دسترسی ندارد. به همین دلیل ممکن است تلاش او در دنیای کسب و کار به موفقیت نیانجامد.

پوزیدون دشمنی سازش ناپذیر است و شخصیتی کینه توز دارد که حتی پس از گذشت زمان طولانی، انتقام و دشمنی را فراموش نمی کند.

او یا مردی است برون گرا که احساساتش را ابراز می کند یا اگر درون گراست، این هیجانات را درون خود سرکوب می کند. در هر دو حالت احساسات در او عمیق و شدیدند.

این تیپ شخصیتی و این مجموعه رفتاری همیشه تحت تاثیر احساسات، عواطف و غرایز است، این احساسات هم شامل احساسات مهربانانه و عاشقانه می شود و هم شامل خشم و عصبانیت. وقتی عاشق می شود، همه فکر می کنند دیگر عاشق تر از او وجود ندارد و وقتی هم که عصبانی می شود و متنفر، هیچکس در دنیا خشمگین تر از او نیست.

مردان پوزیدونی وقتی عصبانی می شوند همه چیز را بهم می ریزند، درست همانند دریای آرامی که یک دفعه طوفانی می شود و همه چیز را بهم میریزد، داد می زنند، فحش می دهند، چیز می شکنند، طوفان به پا می کنند و بعد هم پشیمان می شوند و کاری می کنند که از دل بقیه دربیاورند. در هنگام عصبانیت حرفی می زنند و یا کاری را می کنند، و وقتی که آرام می شوند یادشان نمی آید چون در آن لحظه فقط با حوزه احساسشان عمل می کنند و حوزه سر(تفکر و تدبیر و تعقل) کاملا تعطیل می شود.

در مقابل بسیار مهربان و با توجه هستند. حتی وقتی چیزی از دل کسی می گذرد که آن را می خواهد، صدای او را شنیده و سعی در برآورده کردن نیاز او دارند. به هر زبانی که بتوانند ابراز احساسات می کنند و به طرف رابطه شان این علاقه را نشان می دهند، حال می تواند ابراز احساسات زبانی باشد، و یا خریدن کادوهای گرانقیمت و یا غافلگیر کردن با کارهای هیجان انگیز و عاشقانه.

از آنجایی که حوزه احساس در این افراد بسیار تاثیرگذار است و می دانند که با چه چیزی و یا چه کاری می توان چه کسی را خوشحال نمود، بسیار خوب می توانند افراد را غافلگیر و یا سورپرایز کنند، طوری که خود شخص هیچوقت متوجه نمی شود و به قدری به همه جزئیات توجه دارد و همه چیز را در نظر دارد که هیچ چیز از نظرش دور نمی ماند و طرف او بسیار هیجان زده و شگفت زده می شود. در مورد هدیه گرفتن برای افراد هم این مطلب صادق است، چون با حوزه احساس هدیه می گیرند، قطعا آن چیزی را می گیرند که فرد از داشتن آن بسیار خوشحال و شگفت زده می شود.

حافظه طولانی مدت عاطفی از دیگر ویژگیهای کسانی است که این تیپ شخصیتی را دارند، به طوری که از سالهای گذشته و بعضا از دوران کودکی خود خاطره دارند. دفترچه حساب عاطفی با همه دارند که همه چیز را در آن ثبت می کنند. یعنی اینکه وقتی کسی در حق آنها خوبی و یا بدی می کند، همه را در آن ثبت کرده و بعد با سود ١٠٠% جبران می کنند. یعنی اگر در حق آنها یک خوبی کوچکی کرده باشید و او مثلا بخواهد ٢ سال بعد آن را جبران کند، حتما چندین برابر در حق شما خوبی می کند و اگر خدای نکرده در حق او بدی کرده باشید(هر حرف و یا کاری که او را ناراحت کرده باشد) حتما آن را هم به نحو شایسته ای جبران می کند(جوری که هیچوقت یادتان نرود).

هر رفتاری که با این افراد شده باشد چه خوب و چه بد را در ذهن دارند و چون از حوزه احساس همه چیز را در نظر می گیرند، مقیاس داوری در ایشان حوزه احساسشان است و مثلا اگر کسی چشم آنها را کور کرده باشد، می خواهند که او را بکشند، چون معتقدند که چشم آنها خیلی درد گرفته و این فشاری که متحمل شده اند مثل این است که یک نفر را کشته باشی و برای همین باید شخص مورد نظر را کشت.

معیارشان برای انتخاب هر چیزی دلشان است، یعنی هنگامی که می خواهند چیزی را انتخاب کنند، به دلشان توجه می کنند و می بینند که دلشان چه چیزی را انتخاب می کند و بر اساس آن تصمیم می گیرند، برای همین هم خیلی وقتها در هنگام سرخوشی تصمیمی را می گیرند که هنگان ناراحتی آن را نقض می کنند و یا برعکس، هنگام ناراحتی حکمی را صادر می کنند که در هنگام خوشحالی به راحتی آن را زیر پا می گذارند.

خودشان را در جایگاهی می دانند که بتوانند به حریم دیگران تجاوز کنند، چک کردن موبایل اطرافیانشان، گوش کردن به صحبتهای دیگران و اظهار نظر کردن، رفتن سر وسایل دیگران و نظر دادن در مورد کارهایی که به آنها ربطی ندارد.

شکمشان برای آنها بسیار مهم است، چون حوزه احساس در آنان بسیار فعال است. تمام مسائل غریزی روی حال و احوالشان اثر می گذارد و اگر خوردن یا خوابیدنشان بهم بریزد واقعا غیرقابل تحمل می شوند.

معمولا رستورانهایی را انتخاب می کنند که آنجا همه آنها را بشناسند و احترام زیادی بهشان شود و اگر هم بار اولی باشد که می روند، انعام قابل توجهی می دهند که گارسون تا آخر عمرش او را فراموش نکند.

خانواده برای آنها خیلی مهم است و دوست دارند هر جا که قرار است بروند، همه خانواده با هم بروند و یا دوست دارند که سر میز غذا همه خانواده دور هم جمع باشند.

از حیوانات می شود اسب را نام برد که نماد غرایز اصیل و تحت تاثیر طبیعت بوده و از این جهت به این تیپ شخصیتی نزدیک است.

مردان پوزیدونی از مردان زئوسی متنفرند. تمایل مردان پوزیدونی، بیشتر در محدوده احساس و تجربیات هیجانی است. او مرد وحشی، تند و عصبانی، غریزی، نافرمان و غیر مطیع و تحت تسخیر ماهیت آنیمای خود می باشد.

مرد پوزیدونی در یک دنیای متمدن زندگی می کند که باید بوسیله سرکوب هیجاناتش و نشان دادن آرامش ظاهری، رفتار کند. دیر یا زود هیجانات سرکوب شده تبدیل به طوفانی شدید می شود.

مردان پوزیدونی در شرایط استرس زا، به مردان زئوسی تبدیل می شوند. آنها بدنبال قدرت و اعتبار می گردند و اغلب با شکست مواجه می شوند. مردان پوزیدونی در شرایط ایمنی، به مردان دیونوسوسی تبدیل می شوند.

مردان پوزیدونی ممکن است وقتی اقدامی برای اداره کردن کسب و کار خود انجام می دهند، ناکامی را تجربه کنند. به دلیل شدت احساسات هنگام شکست هم نمی توانند خوب شکست را تحمل کنند. آنها معمولا با خشم و ناراحتی به شکست ها واکنش نشان می دهند. آنها بازنده های خوبی نیستند.

 

اسطوره پوزیدون

پوزیدون که رومی ها او را نپتون می نامند، فرمانروای دریاهاست. او مردی است با ریش بلند مانند زئوس که چنگکی سه شاخه و بزرگ در دست دارد. زمین لرزه در اختیار اوست و حیوان نمادین او اسب و گاو نر وحشی است.

در اسطوره یونانی، پوزیدون پسر کرونوس و هرا، همچون دیگر خواهر و برادرانش، به جز زئوس، پس از تولد توسط پدرش کرونوس بلعیده شد، زیرا کرونوس می ترسید پسرش او را از اریکه قدرت پایین بیندازد. بعدها به همراه سایر خواهران و برادرانش، توسط زئوس نجات می یابد. سپس زئوس، پوزیدون و هادس متحد شده و پدرشان را شکست می دهند. پس از آن قرعه کشی کرده و جهان را بین خود تقسیم می کنند که سهم پوزیدون دریا می شود. پوزیدون از سهم خود راضی نبود و از اینکه زئوس زمین را تحت کنترل خود در آورده بود، بسیار ناراضی بود. پوزیدون بطور مکرر و همیشه در برابر زئوس شورش و طغیان می کرد که همیشه هم ناموفق بود.

ویژگی اصلی پوزیدون تندخویی است. او رب النوعی است که همچون دریایی طوفانی متلاطم است و بداخلاق، خشمگین، اهل خراب کردن و خطرناک است. در عین حال توانایی این را دارد که دریاهای طوفانی را آرام کند و با ارابه طلایی خود که اسبهای سفید با بالهای طلایی آن را می کشند، بر امواج دریا براند.

پوزیدون اغلب از نیروهای خود مانند زمین لرزه، طوفان و اسبها برای ترساندن و مجازات مردم و به عنوان انتقام از آنها استفاده می کرد. پوزیدون خود را با زئوس برابر می شمرد و پس از زئوس قدرتمندترین خداست و طبیعتی ستیزه جو و حریص و سرکش دارد. او بارها برای به دست آوردن و تسلط بر سطح زمین و شهرهای خدایان منصوب از طرف زئوس، با آنها درگیر شد.

 

کهن الگوی پوزیدون

دریایی آرام را تصور کنید که رب النوعی احساستی، عصبانی و دمدمی زیر آن زندگی می کند. او هر لحظه ممکن است با خشم از دل دریا بیرون آید و هرچه را بر سر راهش است، در هم بکوبد. با این تصویر می توانید ویژگیهای پوزیدونی را بشناسید. این کهن الگو بخشی از کهن الگوی پدر است که در زئوس وجود دارد. ویژگیهای پوزیدون در مردان زئوسی سرکوب شده و تحت کنترل قرار دارد. هنگامی که احساسات سرکوب می شوند، این کهن الگو به عمق رانده شده و به شکل غیر فعال در شخصیت مردان باقی می ماند. در این حالت، احساسات به جای ابراز شدن حبس می شوند و در نهایت هنگامی که دیکر سرکوب و حبس آنها ممکن نیست، به صورت خشم و انتقام خود را نشان می دهند و عاقبت کار هم برایشان هیچ اهمیتی ندارد. پوزیدون در عین حال کهن الگویی است که می تواند عمق و زیبایی داشته باشد. عمق عواطف، آن جنبه از روان مردان است که درک نشده و ناشناخته باقی مانده است. این جنبه در فرهنگهای مردسالارانه بی ارزش به شمار آمده است.

 

والدین

کودک خوش شانس پوزیدونی در خانه ای متولد می شود که احساسات به راحتی بیان می شوند. در چنین خانواده ای شلوغی و به هم ریختگی به سادگی تحمل می شود. در این خانه نمی توان رفت و آمد دیگران و افراد خانواده را کنترل کرد و معمولا هیچ کاری سر وقت انجام نمی شود. در چنین خانواده ای به پوزیدون ارزش و اهمیت داده می شود. برخی از کودکان پوزیدونی در خانواده هایی به دنیا می آیند که اهل ارزش دادن به احساسات و هیجانات نیستند. در این خانواده ها نظم و ترتیب و به پایان رساندن کارها در زمان مناسب و به موقع، اهمیت دارند. کودک پوزیدونی در چنین خانواده ای دائما در حال عذاب کشیدن است. او حتی باید احساسات و هیجانات خود را هم مخفی نگه دارد. به او گفته می شود که “مردها گریه نمی کنند”. در حالت ایده آل در چنین خانواده هایی، این کودک به شکلی که هست پذیرفته می شود و با صبر پدر و مادر یاد می گیرد که منظم تر باشد و به قوانین خانه احترام بگذارد.

 

دوران کودکی

کودک پوزیدونی نسبت به هر آنچه که برایش مهم است، احساسات قوی از خودش نشان می دهد. اگر او کودکی برون گرا باشد، واکنش هایی احساسی، سریع، قوی و در لحظه نشان می دهد. اگر چیزی توجهش را جلب کند، آن را درخواست می کند و در لحظه باید به هر آنچه که می خواهد برسد، برای رسیدن به خواسته خود طمع دارند و در صورت عدم دستیابی به آن فریاد برمی آورند. مهم برای این کودک رسیدن سریع به چیزی است که می خواهد و اگر به چیزی که دوست دارد برسد، دیگر آن برایش جذاب نخواهد بود. می توان توجه او را به سادگی از چیزی که دوست دارد روی چیز دیگری متمرکز کرد، درست برخلاف برادرش زئوس!

اگر پسر پوزیدونی در خانه به خاطر بیان احساساتش سرزنش نشود، حتما در مدرسه چنین اتفاقی برای او رخ می دهد. هنگامی که به خاطر گریه کردن او را مسخره می کنند یا وقتی به دلیل بالا و پایین پریدن به او می گویند که بی حرکت سر جایش بنشیند، او مجبور است احساسات خود را در عمق وجودش زندانی کند.

از بچگی عاشق حمام رفتن و ورزشهای آبی است، هنگامی که دریا و یا استخر می بیند، خود را بی اختیار به آب می زند و از بودن در آب به مدت طولانی خسته نمی شود. بچه های شیرخواره ای که هنگام شستشو توسط مادرشان در حمام صدا از آنها در نمی آید و از بودن در آب احساس رضایت می کنند، قطعا پوزیدون دارند.

 

دوران بلوغ

نوجوان پوزیدونی معمولا احساساتی و هیجانی است، به ویژه در دوران بلوغ که تغییراتی در هورمونهای او پدید می آید. تصمیم ها و واکنش هایی هیجانی دارد و وصله ای ناجور و ناهماهنگ برای محیط مدرسه به شمار می رود. اگر ورزشکار باشد، به ورزشهای آبی علاقمند می شود و اگر اهل هنر باشد به نمایش و بازیگری روی می آورد. اغلب به دنبال دخترانی است که از نظر جنسی برایش جذابیت دارند

 

دوران تحصیل

برای اینکه چنین نوجوانی در مدرسه و تحصیل موفق باشد به کهن الگوهای دیگری نیاز دارد. با اینکه نوجوانان پوزیدونی باهوش هستند، اما معمولا در مدرسه نمرات خوبی نمی گیرند، چون دستاوردهای تحصیلی برای آنها اهمیت چندانی ندارد. از منطق، کارهای تکراری و امتحان دادن تنفر دارند و بسیاری از درس ها حوصله آنها را سر می برد. چنین نوجوانانی نمی دانند وقتی بزرگ شدند می خواهند چه کاره شوند!

پسران پوزیدونی در دبیرستان عملکرد خوبی ندارند، دستاوردهای روشنفکرانه برای آنها بی معنی است و همین الگو خیلی از اوقات در دانشگاه و در بقیه مراحل زندگی وقتی که باید به هدفی رسید یا موفقیت مالی کسب کرد، ادامه خواهد داشت.

 

شغل و حرفه

مرد پوزیدونی در دفتر کار و کارخانه باید احساسات و هیجانات خود را کاملا فراموش کند. اگر او بتواند در انجام چنین کاری موفق شود، خوشحال خواهد بود، در غیر این صورت حتی اگر در موقعیت عالی کار قرار داشته باشد، همواره احساس می کند برای حقوقی که می گیرد کار می کند، نه رضایت شخصی. اگر او نتواند ویژگیهای نیمکره ی چپ مغز را (که برای کار کردن به آنها نیاز دارد) توسعه دهد، هرگز نمی تواند از کاری که می کند لذت ببرد. معمولا دوست دارند کاری در ارتباط با طبیعت یا ماهیت طبیعی افراد داشته باشند.

مردان پوزیدونی حتی اگر پولدار باشند، این پول را به سادگی در نیاورده اند و برای آن رنج و مشقت زیادی کشیده اند. اگر در جایگاه رئیس قرار بگیرند می خواهند کارمندان و زیردستانشان بدانند که چه کسی رئیس و چه کسی مرئوس است و همیشه به هر نحوی که ممکن باشد، این را به آنها گوشزد کرده و یادآوری می کنند که آنها بدانند که او رئیسشان است و بدانند که چگونه می بایستی با او رفتار کنند تا مورد خشم و غضبش قرار نگیرد.

 

رابطه با مردان

در دنیای صنعتی، مردان پوزیدونی به اندازه ی زئوس ها با ویژگیهای این دنیا هماهنگی ندارند. آنها به جای منطقی عمل کردن، کاملا احساسی واکنش نشان می دهند. مرد پوزیدونی نمی تواند در دنیای رقابت آن طور که باید خود را نشان بدهند. تا زمانی که خود را با جامعه هماهنگ نکند، احساساتش را نادیده نگیرد و ذهنی هدف گرا نداشته باشد، در این جهان موفق نخواهد بود. مردان پوزیدونی ظرفیت وفاداری و رفتن به عمق در مسائل احساسی را دارند که این دو ویژگی در دنیای زئوس جالب و پسندیده نیست. در این دنیا مردان باید پیشرفت کرده، در رقابتها شرکت کنند و دیگران را پشت سر بگذارند و از آنها پیشی بگیرند.

 

رابطه با زنان

دو ویژگی در آنها وجود دارد که باعث می شود آنها روی زنها تسلط داشته باشند: تمایلات پدر سالارانه و قدرت احساسی و هیجان در آنها. به گونه ای عمل می کنند که گویی حق دارند روی زنان تسلط داشته باشند. این هیجانات زیاد مردان پوزیدونی در روابط عاطفی و عاشقانه با زنان، در مورد بعضی از زنان شاید خوب و مناسب باشد، اما در مورد بسیاری از زنان، بد و نامناسب است.

حس جنسی در مردان پوزیدونی مانند نیرویی طبیعی عمل می کند. گاو نر و اسب نر هر دو از نمادهای او هستند. روابط جنسی برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. پوزیدون و زئوس مردانی با اقتدار هستند که با زنهای زیادی ازدواج کرده اند و فرزندان زیادی دارند.

 

ازدواج

درست مثل زئوس و هادس، مردان پوزیدونی هم به دنبال ازدواج هستند. این سه کهن الگو علاقه دارند خانواده تشکیل بدهند و پدر سالاری را در خانواده ای که شکل داده اند تجربه کنند.

مردان پوزیدونی برای ازدواج زنان زیبا را انتخاب می کنند. آنها سعی می کنند بر این گونه زنان تسلط و برتری داشته باشند، ولی غالبا زنان نمی خواهند با مردان برتری طلب و سلطه گر ازدواج نمایند، و از این گونه مردان فراری هستند. این زنان فقط زمانی با مردان پوزیدونی صحبت می کنند که این مردان روی مهارتها و توانایی های عاطفی و اجتماعی خود در ارتباط با زنان کار کنند و یا دوست و فرد واسطه ای را برای صحبت با این زنان نزد آنها بفرستند. مردان پوزیدونی در صورتی در ازدواج خود موفق خواهند شد که قهرمان و شجاع(تاجر و بازرگان و …) باشند.

مرد پوزیدونی با ازدواج با شخص مورد نظرش، حس می کند برای همیشه او را مال خود کرده و می تواند هر طور بخواهد او را کنترل کند و می تواند هر زمان که دوست داشته باشد و به میزان و هر مدتی از او بهره مند گردد. فقدان کنترل عاطفی در او، مساله قدرت یا فقدان آن و تلقی از عمل جنسی در زندگی زناشویی به عنوان یک حق، زندگی زناشویی را برای همسرش آزاردهنده می کند. معمولا دیر متوجه می شوند که همسران خود را آزار می دهند. این اتفاق اغلب اوقات پس از این که همسرشان آنها را ترک می کند، رخ می دهد. برای سازگاری با یک زن، باید دلفین(سمبل سازگاری و انطباق) درون خود را رشد دهد، با ملاحظه و حساس باشد و بتواند در سطح عمیقی با او رابطه بزند.

 

فرزندان

فرزندان مرد پوزیدونی یا خیلی خوب حمایت و تربیت می شوند یا اصلا این اتفاق رخ نمی دهد. مرد پوزیدونی که در کودکی توسط پدر و مادر خود پذیرفته شده، می تواند پدری عالی باشد. در عین حال او می تواند پدری بد باشد که در این صورت همسری بد هم خواهد بود. بد رفتاری او با همسرش خیلی وقت ها به فرزندان هم سرایت می کند. فرزندان چنین پدری از رفتارهای خشمگین او رنج می برند و هرگاه بتوانند، آنها نیز چنین رفتارهایی از خود نشان می دهند. دختران پوزیدونی معمولا خود را با دردی که از رفتار پدر می بینند، سازگار می کنند و معمولا می توانند نقش نجات دهنده ها را بازی کنند.

مرد پوزیدونی در مورد فرزندانش بسیار کنترل کننده است و می خواهد فرزندانش را در هر سنی، کنترل کند. او فکر می کند فرزندانش باید آن کاری را انجام دهند که او درست می داند در صورت تخطی فرزند از دستوراتش خشمگین شده و درصدد انتقام یا به نوعی حالگیری از فرزندش برمی آید.

 

میانسالی

در حالت کلی خانواده نکته ی مورد توجه مردان پوزیدونی است. معمولا در میان سالی همسران این مردان، آنها را ترک می کنند و آنها با بحران میان سالی به شکل شدیدتری را به را می شوند. این افراد ممکن است به مردان دیگری علاقه مند شوند که تصویری هستند از پسری که درون آنها سرکوب شده و نادیده انگاشته شده است.

 

کهنسالی

مرد پوزیدونی در سالهای پایانی زندگی، باید دوباره در خانه ساکن شود. کیفیت زندگی او در این دوران بستگی به این دارد که در زندگی تا چه حد توانسته است کنترل اسب سرکش کنترل زندگیش را به دست گیرد، بر احساسات و غرایزش غلبه نموده و تصمیمات منطقی بگیرد.

اگر توانسته باشد به خوبی این کار را انجام دهد، زندگی ای کامل و واقعی داشته است در صورتی که قادر به مهار آن نشده باشد، در این صورت تمامی واکنشهای او در زندگی غریزی بوده و همین باعث شده تا زندگی ای پیچیده و همراه با درد و شکست داشته باشد. اگر در این کار زیاده روی کرده باشد و اسب درونی خود را کشته و از آن سوء استفاده کرده باشد، فقط به این دلیل که دیگران او را به خاطر احساساتی بودن طرد کرده اند، در این حالت به دلیل بریده شدن از منبع عمیق درونی، زندگی ای بی معنا و سطحی خواهد داشت.

 

مشکلات روانی

این مشکلات هنگامی به وجود می آیند که احساسات و هیجانات پوزیدونی به شکلی طوفانی و شدید جاری شوند و شخصیت انسان را مدفون کنند.

سیالی بیش از حد و بی ثباتی احساسی: واکنشهای احساسی و هیجانی فوری و بدون فکر که برای کودکان طبیعی است، برای بزرگسالان مشکلی روانی به شمار می آید. غرق شدن بیش از اندازه در احساسات برای مردان مشکلی جدی به حساب می آید. او را فردی غیر منطقی به حساب می آورند.

زمین لرزه و موج های بزرگ، احساس های مخرب و دگرگونی های شدید: زمین لرزه، هیجانات مردی را نشان می دهد که احساسات خود را در عمق وجودش سرکوب و مدفون کرده است. آنها باید راهی برای زندگی مسالمت آمیز با این هیجانات پیدا کنند

چشم در برابر چشم: درباره کینه جویی و انتقام او زیاد حرف زده اند. “کسی که با من نیست، حتما علیه من است”. بر اثر خشم و انتقام چنین افرادی، گاهی ممکن است حتی بی گناهان و کودکان هم آسیب ببینند.

اعتماد به نفس ضعیف: مردان پوزیدونی به دلیل بیش از اندازه احساسی بودن یا منطقی نبودن مورد انتقاد واقع می شوند. هنگامی که آنها متوجه می شوند که مانند بقیه ی مردان نیستند و آن طور که باید توسط دیگران پذیرفته نمی شوند، به خاطر این انتقادها اعتمادبه نفس خود را از دست می دهند.

 

مشکلات روانی اطرافیان

زندگی با این مردان ممکن است وحشتناک باشد، چرا که مردان پوزیدونی اهل خشم و انتقام هستند. آنها غرایز و هیجانات را در وجودشان حبس می کنند و همراه با خشم و کینه آن را روی همراه خود فرافکنی می کنند. احتمال اعتیاد این گونه مردان به الکل نیز زیاد است.

 

دیدار و ملاقات با مردان پوزیدونی

به قایقرانی و دریانوردی بپرداز.

به باشگاه قایقرانی نیروی دریایی برو.

یک اسب بخر.

 

راههای رشد

مرد پوزیدونی برای ابراز هیجانات و احساسات در کار، روابط و خلاقیت باید راهی پیدا کند و توانایی مشاهده کردن و فکر کردن درست و منطقی را در خود پرورش دهد.

رشد و پرورش “من” مشاهده کننده: هر یک از ما می توانیم یا خودمان باشیم و یا در کنار خودمان با دیگری باشیم. می دانیم گاهی پیش می آید که واقعا خودمان نیستیم. در روانشناسی مکتب یونگ، هنگامی که طوفان های احساسی بر شخصیت شما غلبه می کند، دیگر “خود” شما حاکم وجودتان نخواهد بود. “خود” شما در روان تان دائما در حال مشاهده، به یاد آوردن و تصمیم گیری است. این “خود” همان “من” شماست. عقده ی روانی هنگامی رخ می دهد که کهن الگویی در روان تان به جای “من” یا همان “خود” حاکم می شود. این کهن الگو به شکل موقت اقتدار و توانی بیشتر از “خود” می یابد و شخصیت تان را تسخیر می کند. برای مثال ممکن است گاهی پدری مثل افراد تسخیر شده واکنش نشان بدهد و فرزندش را با بی رحمی و خشونت تنبیه کند. در این حالت او شبیه پوزیدون رفتار کرده است. همین حالت ممکن است در پدری دیگر رخ بدهد، اما چون این پدر “خود” قوی تری دارد، این حالت خشم و انتقام در او “خود” را ضعیف تر نشان می دهد. ممکن است در پدر سوم این حالت فقط به شکل تجسمی ذهنی رخ بدهد و به هیچ وجه تنبیه فیزیکی ای در کار نباشد. پدر سوم “خود”ی قوی تر از دو پدر قبلی دارد. هنگام ناهنجاری های روانی، “من” به کناری می رود. فردی که دچار این ناهنجاری شده نسبت به آنچه رخ می دهد کور و ناآگاه است. مرد یا زنی که در قلمرو سیال پوزیدونی زندگی می کند و احساسات و هیجانات وجودش را تسخیر می کنند، باید یاد بگیرد که به شرایط به شکلی واقعی و بدون درگیر شدن در آنها نگاه کند، این یعنی دیدگاهی زئوسی. او هم چنین باید بداند که این هیجانات و احساس ها به کهن الگوهایی مربوط می شوند که در ناخودآگاه جمعی وجود دارد.

یاد گرفتن از دلفین ها، رها کردن نیاز به تسلط بر دیگران: اگر مرد پوزیدونی به نصحیت های دلفین(سمبل سازگاری و انطباق) گوش بدهد، هرگز تلاش نمی کند چیزهایی را که به او تعلق ندارد، تصاحب کند. هنگامی که هیجانات و احساسات در مردی قوی است می تواند با استفاده از همین احساس و هیجان با دیگران روابطی خوب برقرار کند.

بیان خلاق: برای این که مرد پوزیدونی بتواند احساسات و هیجانات خود را با شعر، داستان یا به طور کلی هنر بیان کند باید کهن الگوی هرمس را نیز در وجودش تقویت کند. هفائستوس، کهن الگوی دیگری است که می تواند احساسات و هیجانات پوزیدونی را به شکل کارهای خلاق بیان و ابراز کند.

رقیق کردن آثار پوزیدونی: هنگامی که کهن الگوهای دیگر فعال و بیدار هستند، پوزیدون اقتدار خود را برای جاری شدن و به دست گرفتن شخصیت و احساسات شما از دست می دهد. آپولو، آتنا و زئوس می توانند بیشترین کمک را بکنند. این سه به شما یاری می دهند واقع بین باشید و درباره ی عواقب کارهایی که انجام می دهید، فکر کنید.

 

تمرینات عملی برای رشد کهن الگوی پوزیدون

هر کاری که می خواهی انجام دهی، فقط و فقط به خاطر دلت و چون دوست داری، آن را انجام بده.

سعی کن زیاد به استخر بروی و زمانهای زیادی را در آب و یا حمام بگذرانی و از بودن در آب لذت ببر. همچنین زمانهای زیادی را به تماشا کردن دریا بپرداز.

هنگام غذا خوردن، از خوردن همه آن لذت ببر و غذاهایی را انتخاب کن که داخل آن گوشت قرمز باشد و همچنین حسابی چرب باشد. برای اینکه بیشتر این حس و حال را تجربه کنی، زمانی غذا بخور که خیلی گرسنه باشی، یعنی صبر کن حسابی گرسنه بشوی بعد غذا بخور.

حدس بزن آدمها از نظر غریزی و احساسی در چه حالی هستند و حتی اگر می توانی با آنها چک کن که حدست درست بوده یا خیر. بطور مثال هنگامی که در مطب دکتر منتظر هستی که نوبتت شود و یا در مترو و اتوبوس با نگاه کردن به چهره های افراد، سعی کن حس و حال آنها را حدس بزنی.

به ظرایف تغییرات آدمها دقت کن و آنها را به ایشان ابراز کن. این تغییرات می تواند تغییر رنگ مو، تغییر آرایش در یک خانم و یا اصلاح موهای یک آقا باشد.

احساسات درونیت، چه مواردی که مورد تاییدت است و چه مواردی که آنها را نمی پسندی را به آدمهای اطرافت ابراز کن، حتی اگر ممکن است آن فرد از شنیدن آن ناراحت شود.

در هر جمعی که قرار می گیری کنترل جمع را حتی شده با قلدری به دست بگیر و از دیگران بخواه آنطور که می خواهی رفتار کنند و اگر غیر از این بود آنها را از خوشیها و شادیشان محروم کن و حالشان را به طریقی بگیر.

Related posts

Don't miss reading these posts!

Comments

Share your comments with us

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *