سفرقهرمانی مردان تست زئوس
صفات کلیدی
خدای خدایان
خدای آسمان
مظهر قدرت
رئیس
مدیر
رهبر ذاتی
قدرت طلب
جاه طلب
همه جا رئیس
لایق، با عرضه و با درایت
صاحب اراده قوی
در حوزه قدرت
در حوزه سر
فرمانروایی و حاکمیت بر خود
راس هرم
به رسمیت شناختن سایر هرمها
تیزبین
مسلط به همه جهات
اهل عمل
کنترل کننده
ریسک پذیر
باعث رشد و پیشرفت
ویژگیهای شخصیتی
از دیدگاه روانشناسی، به ویژه برخلاف پوزیدون و هادس، فرمانروایی آسمان ها به قدرت کنترل و منطق نیاز دارد. مردانی که فرمانروای زندگی اند، اختیار همه چیز را به دست دارند و در این امر موفق هستند، صاحب شخصیتی زئوس گونه اند.
کهن الگوی زئوس، فرد را مستعد زندگی کردن با سرش می کند. او منطقی و با اعتماد به نفس است و به وسیله کلمات ابراز وجود می کند. با اموری انتزاعی مثل پول، سرمایه، قانون یا قدرت و نه با دست یا بدن سر و کار دارد و از قلب و احساسش جداست. اصولاً افرادی پولدار هستند و پول و قدرت را بخشی از مطلوبیت خود می دانند.
هنگامی که دوست داریم موقعیتی بالاتر از دیگران داشته باشیم و بر دیگران فرمانروایی کنیم، مثل زئوس عمل می کنیم. مردهای قدرتمند با نفوذ سیاسی و اقتصادی همگی در حوزه قدرت و تصمیم های قدرت طلبانه، ویژگیهای زئوسی از خود نشان می دهند.
این افراد در حوزه سر به سر می برند، در مورد هر چیز منطقی فکر کرده و بررسی می نمایند. با درایت، لایق و جدی هستند. در هر حوزه ای خود را صاحب قدرت می دانند. زیرا فکر و ذهن و عقل آنها خوب کار می کند و دستخوش عواطف و احساسات و غرایزشان نمی شوند و ضربه ای هم نمی خورند. مظهر اراده و قدرت، کنترل کننده، تیزبین و مسلط به همه جهات می باشند. ویژگیهای شخصیتی چنین آرک تایپی را می توان در رهبران قدرتمند، شاهان، حاکمان و رؤسا دید.
از آنجایی که آنها فقط تحت تاثیر حوزه سر و منطق زندگی می کنند، ارتباط احساسی با کسی ندارند و از افراد در سر جای خودشان بهترین استفاده را می کنند. آنها اراده خود را بر سایرین تحمیل کرده و معتقدند همه باید از فرمان آنها پیروی کنند. با افراد مثل ابزار برخورد می کنند.
بیشتر وقت خود را برای کار، حاکمیت، ریاست و رهبری می گذارند. از مسائل عاطفی فاصله می گیرند و به روابط عاطفی و احساسی اهمیتی نمی دهند، چون با این حوزه کاملا بیگانه اند. از نظر آنها افرادی که تحت تأثیر غرایز و عواطف و احساسات خود هستند، بسیار آسیب پذیر و ضعیف هستند و هیچگاه در هیچ موردی نمی توان روی آنها، برای موفقیت در کاری حساب کرد.
همانطور که فرمانروایی و حاکمیت بر حوزه بیرون از خود را دارند، بر بدن خودشان هم فرمانروایی و حاکمیت دارند و اراده و قدرت تصمیم گیری بسیار بالایی دارند. تا اراده انجام کاری را بکنند، دیگر تمام است. آن کار بدون هیچ خلل یا اشکالی انجام می پذیرد و همیشه از همه بالاتر و برترند، بدون هچ تلاش و کوشش مضاعف و نفس گیر. بالفطره برترینند. حافظه بسیار خوبی دارند و اگر از سالها پیش هم سؤالی از آنها بپرسیم، به درستی پاسخ می دهند.
همیشه بر محیط پیرامون خود اشراف کامل دارند و کوچکترین تغییرات و اتفاقات را می فهمند. چون ساختاری ذهنی دارند و می دانند چه اتفاقی افتاده است، اتفاقات را می توانند جزء به جزء تعریف کنند و همه را انگشت به دهان نگه دارند. با اینکه در مساله ای مستقیماً حضور نداشته اند، ولی دقیقاً می دانند که چه اتفاقی افتاده است.
اگر تصمیمی بگیرند قاطعانه به آن عمل می کنند و اگر مطمئن شوند که به هدفشان نمی رسند آن را رها کرده و سراغ هدف دیگری می روند. در همه موارد آنها حرف آخر را می زنند.
همواره در هر جایی در رأس هرم جای می گیرند و این نه بر اساس اصرار خود آنها، بلکه بر اساس شایسته سالاری بیرونی و درونی، آشکار و پنهان، اتفاق می افتد. بنابراین خود بخود در همه جا رئیس و حاکم هستند. حتی بعد از تشکیل خانواده، در خانواده جایگاه خود را حفظ می کنند. نگاه این افراد از بالا به پایین است. دقیقاً مثل عقاب از بالا به پایین نگاه می کنند، ولی نه به صورت تسلط گرایی و یا تسلط هر چه بیشتر، بلکه ذات و ماهیت نگاه کردن آنها به این شکل است.
اصولاً از لباسهای سنگین استفاده می کنند و نه صرفاً کت و شلوار، مرتب و منظم و سنگین هستند. بدن این افراد تحت فرمان و کنترل کامل خودشان است و در مواقعی حتی از بسیاری از کسانی که در این زمینه ادعایی دارند، قویتر و کاملتر عمل می کنند. مثلاً می توانند بهتر و بیشتر و سریعتر از شناگران، شنا کنند و یا وزنه هایی در حد ورزشکاران جا به جا کنند.
تمام افرادی که در هر مرحله و به هر علتی با آنها در ارتباط بوده اند، از حوزه حاکمیت و ارتباطات آنها حذف نگردیده و می توانند همیشه به عنوان جزئی از هرم حاکمیت و قدرت و امنیت آنها، در مجموعه مربوط به آنها حضور داشته باشند. نحوه عملکرد این افراد طوری است که وقتی خودشان رشد می کنند، افراد زیرمجموعه شان ناگزیر از رشد و ترقی هستند. آنان به اطرافیان خود کمک می کنند که پله های ترقی را طی کرده و بالا بروند و رشد کنند و راه رشد هر کسی را به درستی می دانند. به خوبی می دانند هر کس باید چه کاره شود، استعدادهای افراد را کشف کرده و می گویند چه کار کنند که موفق شوند. تمایل و نیاز افراد را حتی اگر مطرح نشود، می دانند و بدان آگاه هستند.
اطرافیان برای بودن در هرم امنیت این فرد، با او همسو می شوند، چون در غیر اینصورت از هرم او خارج می شوند. نه اینکه او کاری بکند، بلکه بعد از مدتی آدمها احساس می کنند در آنجا جایی ندارند. تغییر وضعیت و موقعیت و رفتار اطرافیان، در راه رسیدن به اهداف او تاثیر چندانی ندارد و اگر همه افراد هم در بین راه او را ترک کنند، او قادر است که به تنهایی راه را ادامه دهد و به موفقیت برسد.
سایرین آنها را صاحب نظر و با تجربه و عمق دید و وسعت نظر می شناسند. به همه مسائل از دور نگاه می کنند و هیچ وقت خودشان را قاطی مسائل نمی کنند و از دور آن را کنترل و رهبری می کنند. کنترلی دقیق و مناسب و بهینه، با صرف کمترین انرژی.
انرژی زئوس در مردانی مشاهده می شود که توانایی درک و فهم احساسات را ندارند، برای قدرت و ثروت ریسک می کنند و غالباً کارهایشان غیر ممکن به نظر می آید، ولی برای آنها اینطور نیست و دقیقا می دانند که چه می کنند.
اسطوره زئوس
بنا بر اسطوره های یونانی، زئوس رب النوع آسمان، رب النوع باران و زاینده ابرها بود. او بود که آذرخشهای دهشتناک می ساخت. قدرتش بیش از مجموع قدرت سایر رب النوع ها بود. او کوچک ترین فرزند کرونوس و ریا بود و بر سه خواهر و دو برادرش که همگی توسط کرونوس بلعیده شده بودند، ارجحیت داشت.
پیش بینی شده بود که مقدر است کرونوس از پسر خود شکست بخورد، پس کرونوس برای جلوگیری از بروز چنین حادثه ای هر فرزندی را که به دنیا می آمد، بی آنکه از دختر یا پسر بودن او آگاه شود، بلافاصله می بلعید. او در کل سه دختر و دو پسر را بلعید.
پس از تولد زئوس، مادرش ریا سنگ پیچیده در قنداق را به جای کودک به پدرش کرونوس داد و پدرش آن را بلعید و با این فریب توانست زئوس را نجات دهد و او را در غار پنهان کند. بر اساس روایتهای مختلف، زئوس توسط یک پری یا یک بز بزرگ شد.
هنگامی که زئوس به سن بلوغ رسید، متیس باهوش را ترغیب کرد که به کرونوس، ماده ای تهوع آور بخوراند. همین باعث شد تا بتواند خواهران و برادرانش را نجات دهد. آنگاه زئوس همراه با برادرانش پوزیدون و هادس متحد شد و پدرش را شکست داد. پس از آن او قدرتمندترین خدای المپ شد.
زئوس سیاستمداری بود که قدرت عجیبی در ایجاد اتحاد بین افراد داشت. او و برادرانش پوزیدون و هادس قرعه کشی کردند تا جهان را تقسیم کنند. آسمان به زئوس رسید، دریا به پوزیدون و جهان زیرین به هادس. زمین و کوه المپ بین هر سه برادر مشترک درنظر گرفته شد، اما زئوس حکمرانی خود را به این ناحیه نیز کشاند و از آسمان بر زمین و همه موجوداتش حکمرانی می کرد.
او که فرزندان بسیاری داشت، همچون پدرش از شکست خوردن توسط یکی از پسرانش میترسید. پیش بینی شده بود پسر متیس، اولین همسر از هفت همسرش، پسری به دنیا می آورد که بر رب النوع ها و انسانها حکمرانی می کند. در نتیجه وقتی متیس باردار شد، وی را فریب داد و کوچکش کرد و برای ممانعت از تولد، متیس را بلعید. بعدها معلوم شد فرزند پسر نبود، بلکه آتنا بود که سرانجام از میان سر زئوس متولد شد.
زئوس اولین رب النوع یونانی حامی و بخشنده و مورد اعتماد بسیاری از پسران و دخترانش بود.
کهن الگوی زئوس
نشستن در میان بزرگان با اقتدار کافی در حالی که فرمانروای همه آنها هستی، تصویری است از موقعیت زئوس. مردانی که فرمانروای زندگی اند، اختیار همه چیز را به دست دارند و در این امر موفق هستند، صاحب شخصیت زئوس گونه اند.
کهن الگوی پادشاه: زئوس جاه طلب بود و توانایی حکمرانی بر قلمرو خود را داشت. اصرار بر ریاست تمایل اصلی این کهن الگوست. چنین مردی خواهان خانه و خانواده است و خانه خود را به شکل قلعه ای می بیند که خانواده اش در آن سکونت دارند. زئوس خواهان اقتدار و قدرت است و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ خطری نمی هراسد. او ترجیح می دهد برای خود کار کند تا دیگری.
کهن الگوی عملکرد قطعی: رعد و برق و عقاب دو نماد اصلی زئوس هستند. آن بیانگر قطعیت، سرعت عمل و عمل از راه دورند که هر دو از مشخصات کهن الگوی زئوس است.
عقاب مظهر توانایی شکار موفق است. زئوس درست مانند عقاب از زمین اوج میگیرد، از فاصله ای دور آنچه می خواهد را در نظر دارد. سپس سریع پایین آمده و شکار را در پنجه هایش می گیرد. هنگامی که زئوس چیزی را در نظر می گیرد با تمرکز به سمت آن حرکت می کند. او هم کل نگر است و هم از جزئیات ریز به خوبی آگاه است. وقتی روی موضوعی جزئی تمرکز می کند، همه توجه خود را به آن موضوع معطوف می کند. اما درست مثل عقابی که ناگهان شکارش شروع به دویدن و فرار می کند یا توسط حیوان دیگری شکار می شود، می تواند به راحتی مسیر خود را عوض کرده و جلوی ضرر بیشتر از این را بگیرد و به دنبال شکار دیگری برود.
رعد و برق نشاندهنده قدرت تنبیهی زئوس است. زئوس توانایی این را دارد که این قدرت را از فاصله های دور نشان بدهد.
همکاران زئوس در تجارت و روابط زئوس سیاست مداری است که قدرت عجیبی در ایجاد اتحاد بین افراد دارد. او تنها به اهداف خود فکر می کند. فرد موفق زئوسی می تواند به راحتی با سایر مردان قدرتمند همکاری کند. برای دسترسی به قدرت متمرکز و بسط آن که از اهداف این کهن الگوست، اتحاد با دیگران ضروری است.
والدین
هنگامی که پدر و مادر کودکان زئوسی برای نشان دادن قدرت فرزندان خود، فضای لازم را در اختیار آنها قرار می دهند، آنها را تشویق می کنند براساس اراده خود تصمیم بگیرند و عمل کنند و توانایی تفکر و عمل را که از تواناییهای ذاتی مثبت چنین کودکانی است، در او تقویت می کنند. آنها از کودک زئوسی خود سوال می کنند: “دوست داری این کار را بکنی یا نه؟” یا “می خواهی اینجا بیایی یا نه؟” و کودکان هستند که در پاسخ به این سوالها حرف آخر را می زنند.
بدترین حالت برای این کودکان، وجود مادری بی اراده و پدری فرمانرواست. چنین کودکی منتظر فرصت است تا به حقوق دیگران تجاوز کند. اگر پدر یا مادر او را آزار بدهد، او از فرد قدرتمندتر پیروی و بر افراد ضعیفتر حکمرانی می کند.
دوران کودکی
زئوس خردسال همواره نظرات شخصی خود را مطرح می کند و به این ترتیب سریعا خود را به همه میشناساند. وقتی موضوعی نظرش را جلب می کند، مثلا میخواهد چیزی را در دستش بگیرد یا چیزی را که در دست دارد، همچنان نگه دارد، مشکل بتوان نظرش را تغیر داد. او از همان وقتی که دو ساله است می تواند با اقتدار کامل “نه” بگوید.
کودکان زئوسی معمولا با اراده هستند. تغییر دادن علاقه ی آنها کاری است دشوار. ممکن است حتی با اقتدار به پدر و مادر خود دستور بدهند. باید به آنها اسباب بازیهایی داد که برایشان مشغولیت ایجاد کند. خلاقند و می توانند در دنیایی که با اسباب بازی های خود ساخته اند، مدت های طولانی زندگی کنند. باید به شکل عملی مشغول باشند و کاری مثل کتاب خواندن یا فکر کردن برای شان جالب نیست. معمولا در هر بازی نقش مردانه و رهبر را به عهده می گیرند.
این افراد همواره از دوران کودکی توانایی پادشاهی و حاکمیت بر حوزه اطراف خود را داشته و همیشه از خودشان می پرسند که چرا اکنون بچه هستم و توانایی این حاکمیت را به نحو احسن ندارم. البته که از طرف دیگر هم، به علت آشنایی آنها با آرک تایپ حاکم و فرمانروایی، این افراد، پذیرش حاکمیت(مثلا پدر در خانواده) را پذیرا می باشند.
دوران بلوغ
ارتباط نوجوان زئوسی با مردان مستبد مشکل ساز خواهد بود. به عنوان یک نوجوان او به گونه ای رفتار می کند که دیگر مردان به او نشان می دهند رئیس واقعی در هر جا او نیست. او چون از اینکه زیردست دیگران باشد، خشمگین می شود، منتظر فرصت باقی می ماند تا تلافی کند. او سیاستمدار است و می داند نباید با قدرتی دربیفتد که در آن برنده نخواهد شد.
دوران تحصیل
معمولا هم سن و سالانشان آنها را به عنوان رهبر ذاتی قبول می کنند. آنها معمولا اهل عمل هستند، درونگرا نیستند و حتی ممکن است آنقدرها هم باهوش و بااستعداد نباشند معمولا وقت خود را بر سر گذشته، احساسات خود و یا دیگران تلف نمی کنند. مهارت خاصی در شناسایی و بهره گیری از امکانات بالقوه و موجود دارند و به فکر کارهایی هستند که وقتی متصدی امری شدند، آنها را انجام خواهند داد. آنها قادر به دیدن تصاویر جامع تر و با دقت و با وضوح تصویر بیشتری از رویدادها هستند و می توانند به امکانات بالقوه هم فکر کنند.
شغل و حرفه
چنین فردی همواره شکایت دارد که چرا بالا سری ها کارهایی را که او در آنها موفق است، نمی بینند. او همواره به دنبال فرصت های مناسب است. برای آنها رسیدن به پول و ثروت مثل بازی ای است که به طور غریزی در آن مهارت دارند. اگر لازم باشد کسی را که برایش کار می کند اخراج کند یا به کسی درسی بدهد، به راحتی و بدون هرگونه اغماض این کار را انجام می دهد. زئوسی ها مقام های بالایی دارند، چه شغل آنها دولتی باشد، چه سرقت و قاچاق!
او نسبت به کار کنجکاو است و تصویر بزرگ تر را می بیند. بسیار سختکوش است و در کارها پیش قدم می شود و فرصتها را می قاپد. مردان زئوسی علاقه زیادی دارند که برای خود کار کنند و رئیس باشند. از زیردست بودن اصلا خوششان نمی آید. در کار، احساس را دخالت نمی دهند، و همیشه در پی این هستند که کارشان را توسعه دهند و بزرگ کنند. در مقام مدیریت و ریاست، اخراج افراد برای آنها کاری بسیار ساده و راحت است. آنها به طور مستقیم کسی را اخراج نمی کنند ولیکن فضا را طوری مهیا می کنند که شخص مورد نظر خودش تشخیص می دهد که در آنجا دیگر جایی ندارد.
رابطه با مردان
مردها در بازی زئوسی ها مهره هایی مهم هستند. برخی از این مردها همکاران و برخی دیگر رقبای آنها هستند. زئوسی ها خیلی خوب می دانند که رقیب امروز ممکن است فردا به یک همراه تبدیل شود یا برعکس.
برای زئوسی ها ممکن است موقعیت هایی پیش بیاید که هرکسی را قربانی کنند. البته آنها از دیگران هم توقع دارند که همین کار را انجام بدهند. اگرچه آنها افرادی بی رحم هستند، اما خود را بی رحم نشان نمی دهند، چون می دانند سودی در دشمن تراشی وجود ندارد.
یکی از توانایی های زئوسی ها استعداد آنها در مذاکره و سازش است. جمع های مردانه که سبب بیشتر شدن اقتدار زئوسی ها می شود برای آنها جالب و دوست داشتنی است. مردانی که برای رسیدن به قدرت تلاش می کنند، برای زئوسی ها جالب هستند. تفریح برای زئوسی ها جمع شدن گروه مردانی است که همگی از قدرت و شهرت برخوردارند. دوستان همجنس این افراد از افراد قدرتمند و ثروتمند جامعه هستند.
رابطه با زنان
مردان زئوسی بسیار زن دوست هستند. و چون افراد مهمی هستند، به صورت طبیعی برای زنها جذابیت دارند. آنها از قدرت، شهرت و ثروت خود برای جذب زن ها استفاده می کنند. خشونت دارند، خیلی احساساتی نیستند، با زنان از موضع قدرت برخورد کرده و در مقایسه با مردان معمولی بیشتر درگیر روابط جنسی هستند. معمولا در روابط خود با زنها خیلی متعهد نیستند. آنها از زنها توقع فرمانبرداری دارند.
مرد زئوسی برای این که عاشق شود، باید حتما کهن الگوهای دیگری هم در او وجود داشته باشد.
مادر مردان زئوسی همواره در تربیت و به ثمر رساندن آنها نقش بسیار مهم و بسزائی داشته اند و آنها خود را همواره مدیون مادرشان می دانند و در هر زمان و موقعیتی در صدد ارائه امکانات و تسهیلات و تدارکات مناسب برای زندگی بهتر و شرافتمندانه تر برای آنها می باشند. این افراد به غیر از مادرشان از تمام زنانی که در کودکی در مجاورت با آنها بودند توجه و سرویس می گرفتند و اعتقاد دارند که زنان در تربیت و پرورش و رسیدن به جایگاه کنونی آنها نقش بسیار فعال و تعیین کننده ای داشته اند و از آنها ممنون و متشکرند.
ازدواج
هنگامی که زئوس کهن الگوی اصلی یک فرد می باشد، اهل تشکیل خانواده است و خانواده یکی از هرمهای قدرت اوست. چنین مردی معتقد است که “خانه یک مرد قلعه اوست.” از این رو خواهان خانه و خانواده است. آنها برای گسترش قلمروشان، ازدواج کرده و تشکیل خانواده می دهند و بچه به دنیا می آورند و از همسر خود توقع دارند خانه را اداره کند و آنها را درگیر خرده کاریهای خانه نکند.
از آنجایی که مردان زئوسی می خواهند در همه جا رئیس باشند، پس از تشکیل خانواده نیز در خانواده رئیس هستند. بسیار مهیا کننده هستند و همه احتیاجات زن و فرزندانشان را فراهم و آماده می کنند، ولیکن برای فراهم کردن احتیاجات آنها شرط و شروط می گذارند و هدف اصلی آنها از این کار کنترل آنها می باشد.
اصولاً با زنانی هم سطح و هم تراز خودشان و یا با زنی از خانواده ای با نفوذ ازدواج می کنند. جذب زن هایی می شوند که به آنها در راه رسیدن به جاه طلبی های شان کمک می کنند. بسیاری از آنها برای پیشرفت، در دوره ی جوانی ازدواج می کنند. گاهی بیشتر از یک همسر دارند، ولی با همه آنها به یک صورت رفتار می کنند و کاملاً مساوی. هر چه برای یکی بخرد برای آن یکی هم فراهم می کند. او برای خانواده اش بهترین امکانات را مهیا می کند. خانواده این افراد در رفاه کامل به سر می برند. فردی بسیار مهیا کننده هستند و همه احتیاجات زن و فرزندانشان را فراهم و آماده می کنند، در واقع هدف او رضایت آنهاست، چون مسؤولیت آنها را به عهده دارد و به عنوان اینکه آنها نزدیکترین آدمهای در هرم او هستند. همسر این مرد باید خوب خانه داری کرده و همواره برای رضایت او تلاش کند و با حداقل اختیار و حق دخالت در امور کنار بیاید. آنها بیشتر وقت خود را برای کار و قدرت می گذارند و به رابطه صمیمی با همسرشان اهمیت چندانی نمی دهند و بیشتر رابطه عاطفی آنها با کارشان است. زنان این گونه مردان، توجه کافی را از شوهران خود دریافت نمی کنند و بسیاری از آنها باید این تعریف ازدواج را بپذیرند.
فرزندان
زئوس تایپ ها در ازدواج و تمایل به داشتن فرزند هم در پی یافتن اتحادی هستند که بتوانند قلمروی خود را گسترش دهند. آنها دوست دارند خانواده ای پرجمعیت تشکیل بدهند و خواهان بچه ها و نوه های بسیار است تا تدوام نسل یابند و به پیشرفت فرزندان خود کمک می کنند. فرزندانشان را در عرصه تحصیل و حرفه راهنمایی
می کنند و آنها را حمایت می کنند. از نظر احساسی با فرزندان شان فاصله دارند. پدرانی مقتدر هستند.
پدران زئوسی فرزند نمونه را فرزندی می دانند که به حرفهای آنها احترام گذاشته و طبق میل آنها عمل کند. تبعیض های این پدران نسبت به فرزندان و درک اشتباه آنها باری سنگین را روی دوش فرزندان قرار می دهد.
میانسالی
زئوسی موفق، فردی است که به هدف هایی که برای خود تعیین کرده، رسیده است و به همین دلیل از زندگی اش رضایت دارد. میان سالی همچنین ممکن است برای مرد زئوسی زمان بحران های احساسی باشد، در این دوره معمولا بخش هایی از وجود او یا رابطه هایی که آن را نادیده گرفته، به سطح می آیند. ممکن است فرزندان او که به بلوغ رسیده اند، مشکلاتی ایجاد کنند. ممکن است همسران شان آنها را ترک کنند یا به حمله ای قلبی یا مغزی دچار شوند. در حمله مغزی استعاراتی وجود دارد، از جمله نشان می دهد که او از مغز که نماد تفکر و منطق است غافل مانده و باید ذهنش را متوقف نموده و به غرایز و عواطف و احساسش بیشتر اهمیت دهد.
با اینکه خودشناسی از ویژگیهای زئوس تایپ ها نیست، اما در میانسالی ممکن است تمام مسیری راکه برای رسیدن به اوج پیموده و خود و زیر دستانش به آن عمل کرده اند، ناگهان برایش به صورت یک سؤال مطرح شود و شاید در عمق وجود خود به این باور برسد که ارزشی نداشته است. به هر صورت در میان سالی تاکید و توجه مردان زئوسی دچار تحول می شود.
مشکلات روانی
کافی نیست با سر خود زندگی کنیم: نادیده گرفتن احساسات به همراه قدرت می تواند ترکیبی مخرب باشد
مردی که فقط حرف می زند، مردی ناقص است: همه را وادار می کند فقط با ذهن خود زندگی کنند و به چیزی جز قدرت فکر نکنند. مردی که با عواطف سر و کار دارد و با احساس همدردی به اطرافیان می نگرد، در دیدگاه زئوس مردی ضعیف به حساب می آید. معمولا با بدن خود به عنوان وسیله ای برای درک احساسات، بیگانه است. نمی تواند در دنیای احساسات با دیگران ارتباط برقرار کند. این خامی، به احساس گناه، محکوم کردن و بی ارزش دانستن دیگران منجر می شود. چنین مردی کامل نیست و در درک بسیاری از موارد مهم دچار نقص است.
او با وجود جنگل، نمی تواند درختان را ببیند: مرد زئوسی به این افتخار می کند که قادر است تصویر بزرگ تر را ببیند و به این شکل درک کامل تری از اوضاع داشته باشد. او ممکن است در نبردی برای مبارزه با فقر شرکت کند، در حالی که تا آن زمان هیچ فقیری را از نزدیک ملاقات نکرده باشد.
ذهنیت “اگر قدرت داشته باشی، حق با تو خواهد بود”: خطر هنگامی در کمین خواهد بود که چنین افرادی به قدرت برسند. قدرت فساد می آورد و قدرت مطلق، فساد مطلق می آورد. حتی دوست دارند خود را فراتر از قانون عمل کنند و خود را بالاتر از قانون می پندارند. قدرت و توهم معمولا همراه هم هستند. مردانی که قدرت دارند از سرنگونی می ترسند و به انگیزه ها و وفاداری دیگران شک می کنند. آنها دیگران را دشمنانی می پندارند که پیوسته باید مراقب شان باشند.
غرور و بزرگ نمایی، لباس جدید امپراطور: مردی که اقتدار دارد و روی تخت پادشاهی نشسته، با خود چنین می اندیشد که در هر موضوعی کارشناس خبره است. غرور مرد زئوسی درباره خودش باعث می شود آلت دست دیگرانی باشد که در جایگاه بالاتری نسبت به او قرار دارند. غرور باعث می شود که حقیقت را نبیند.
مشکلات روانی اطرافیان
ترکیب دوری احساسی از دیگران و نبود بلوغ و پختگی احساسی، مشکلاتی است که مردان زئوسی با آن دست و پنجه نرم می کنند. همسری که خواهان صمیمت از مرد زئوسی با این مشکلات است، نا امید می شود. اگر این زن شخصیتی هرایی داشته باشد، به شکلی عمیق از سردی این رابطه آسیب می بیند. کودکان هم در این میان از دوری احساسی پدر زئوسی خود آسیب می بینند. آنها احساس می کنند که از نظر عاطفی طرد شده اند و معمولا افرادی بدون اعتماد به نفس بار می آیند.
قربانی های مردان زئوسی زخم هایی پنهانی دارند که باعث می شود آنها هم این ویژگیهای زئوسی را در آینده از خود نشان بدهند یا خود را بارها و بارها در چنین موقعیت هایی، آسیب پذیر ببینند.
راههای رشد
مرد زئوسی معمولا درک نمی کند که مشکلی دارد و باید رشد کند و از این مشکل رها شود. رشد مردان زئوسی معمولا پس از تحقیر و تمسخر آنها شروع می شود.
بقیه ی من کجاست: نبود درون نگری و دوری از دنیای احساسات باعث می شود مرد زئوسی متوجه شود که بخش هایی از وجودش ناپدید شده است و دیگر خبری از آنها نیست. وارد شدن به قلمرو احساسات پوزیدونی می تواند او را تغییر دهد تا احساسات و نیازهای عاطفی دیگران را هم در یابد و به آنها اهمیت دهد.
دریافت پیام با حمله ی قلبی: آنچه آنها را از پا می اندازد، حمله های قلبی است. این مشکل به آنها نشان می دهد که باید تغییراتی جدی در زندگی خود ایجاد کنند. برای نجات زندگی، آنها باید از قله های قدرت پایین بیایند، چون اکسیژنی که قلب شان به آن نیاز دارد در قله های قدرت خیلی کم است.
عاشق شدن: ممکن است این افراد به شکلی ناگهانی احساس های عمیق را در زندگی تجربه کنند و حتی عاشق شوند.
از دست دادن سر: ممکن است ضرر یا فقدانی ناگهانی موجب شود که موانع احساسی مرد زئوسی شکسته شود.
شفای درد و اندوه: هرجا که زئوس زخمی زندگی و حکمرانی می کند، خشکی احساسی، نبود خلاقیت و نوآوری و افسردگی وجود خواهد داشت. برای شفای این زخم، لازم است فردی ساده وارد داستان شود و شهامت این را داشته باشد که از مرد زئوسی سوال کند: “چه مشکلی وجود دارد؟”.
تمرینات عملی برای رشد کهن الگوی زئوس
در مورد همه مسائلی که مربوط به توست مسؤولانه انتخاب کن و بهایش را نیز پرداخت کن.
تمرینات مربوط به جداول اعداد مثل سودوکو را با حضور کامل و در لحظه خودت حل کن.
برای انجام هر کاری از خود بپرس که چرا؟! چگونه؟! به چه صورت؟! چه وقت؟! و برای تمام کارها حتی غذا خوردن، حمام رفتن و تمام کارهای مریوط به خود، این سؤالات را از خودت پرسیده و بعد انجام بده.
خودت را جایگزین رئیس خود و یا پدر خانواده گذاشته و سعی کن با در نظر گرفتن همه جوانب و اشراف کامل بر افراد و شرایط خانواده و افراد سازمان تصمیم گیری کنی.
برای کلیه کارهای غریزی ات دلیل منطقی آورده و در غیر اینصورت از انجام آن خودداری کن.
هنگام کار بر اساس دوست داشتن و احساست عمل نکرده و بر اساس تعهد، شرح کار و قوانین جاری در محیط کار عمل کن.
زمان بندی، برنامه ریزی و اولویت بندیهایت را بر اساس ساعت، دقیقه و ثانیه انجام داده و به آن پایبند باش و در کارها و قرارهایت به زمان توجه زیادی داشته باش.
در محیط کار حتی اگر کار مربوطه به طور مستقیم از تو خواسته نشده است، ولی بر پیشرفت سیستم و سازمان تاثیر گذار است، آ ن را انجام بده و منتظر نباش که از تو خواسته شود.
هنگام تصمیم گیری، بر اساس حوزه سر و منطق تصمیم گرفته و به دلخواه و علاقه خود توجه نکن.
شب هنگام وقایع روز خود را مرور کرده و ببین که در روزی که پشت سر گذاشته ای تا چه حد بر اساس حوزه سر عمل کرده ای و تا چه حد براساس عواطف عمل کرده ای و خودت را حسابرسی کن.