سفرقهرمانی مردان تست دیونوسوس

صفات کلیدی

خدای مستی و شراب و میگساری

خدای لذت و شادی و وجد

خدای خلسه و وحشت

خدای وحشی گری و رستگاری

جوانترین خدای المپ

کودک الهی

عرفانی و معنوی

همیشه عاشق

آواره و سرگردان

عاشق عاشق شدن و عاشق بودن

اهل خلسه و از خود بیخود شدن

سرمست

عاشق رقص و موسیقی

علاقمند به سازهای کوبه ای

علاقه به رقص عارفانه

کودک الهی

بدون چارچوب

نزدیک بودن به طبیعت زنانه

روح لطیف

درک زنان

درک زیباییها

غرق در بطن طبیعت

خطر اعتیاد به مواد

 

ویژگیهای شخصیتی

دیونوسوس کهن الگویی است که در آن تمایلات مردانه و زنانه هر دو وجود دارد. مردان دیونوسوسی خصوصیاتی دارند که در دیگر مردان وجود ندارد و طرد شده است. مطابق استانداردهای “پسر پیر” مرد دیونوسوسی یا بیش از اندازه زنانه رفتار می کند و به دنبال سیر و سلوک عرفانی است یا بیش از اندازه جذاب و فریبنده است.

این کهن الگو امکان زندگی در زمان حال را می دهد و دارای تضادهای دوگانه است. غرق شدن در معاشقه و رسیدن به خلسه و رها کردن زندگی روزمره از ویژگیهای وی است.

این افراد روح بسیار حساسی دارند و کودک الهی دارند. احساس می کنند فرزند خدا هستند و خدا مثل پدرشان، از ایشان مراقبت می کند و گوش به فرمان آنهاست تا خواسته هایشان را برآورده کند، از درون احساس می کنند از بقیه برتر و بالاتر هستند و برای اثبات برتری شان کاری نمی کنند و از درون این احساس عمیق را دارند. خود را بسیار بزرگ و عظیم الشأن می دانند و از اینکه در میان انسانها (البته از نظر ایشان باید گفت به ظاهر انسانها) گیر افتاده اند بسیار احساس غریب و رنج و زحمت دارند و فکر می کن انسانها موجودات نادانی هستند که باید هر چه زودتر بفهمند که ایشان که هستند و کمر به خدمت ایشان ببندند.

از ذهن و کارهای مربوط به ذهن فراری هستند، حوصله فکرکردن ندارند مثلا درس خواندن و یا هر چیزی که نیاز به ذهن باشد، برایشان غیر قابل انجام است.

بدون چارچوب هستند، و هیچ حد و حدود و قانون و مقرراتی برای خودشان قائل نیستند و دوست دارند که آزاد و یله و رها باشند. تعهد برای این افراد بسیار دشوار است و حکم قفس را دارد.

لباس پوشیدن، مدل مو و آرایش صورت این افراد خاص خاص خودشان است و خیلی جامعه پسند نیست، یک عالمه چیز از خودشان آویزان می کنند، مثل گردنبند و دستبند و چیزهای غیرعادی. تمایل به داشتن موی بلند، ریش بلند و مویی که روی گوش را بپوشاند دارند.

تمایل شدید به هرگونه از خود بی خود شدن ذهنی به واسطه هر عامل بیرونی و یا درونی دارند و برای رسیدن به آن از هر وسیله ای استفاده می کنند، چه با مدیتیشن و چه با مواد روان گردان. آنها به راحتی وارد خلسه می شوند. خوردن مشروبات الکلی برای آنها مثل آب خوردن است. اغلب به مواد مخدر روی می آورند و انواع و اقسام آنها را امتحان می کنند.

به معنویات و عرفان بسیار علاقه مندند. به جادو و ماوراء الطبیعه نیز بسیار علاقه دارند و گاهی به دنبال این مسائل می روند. خودکشی هم جزء خصوصیات این افراد است.

دوستانشان بسیار ایشان را دوست داشته و ارتباط خوبی با ایشان دارند، با کمال دقت و توجه با ایشان رفتار می کنند و همیشه و در همه حال هواخواه ایشان هستند و حتی در موارد بسیاری، بی شائبه از ایشان محافظت و نگهداری می کنند و بدون هیچ توقع و چشم داشتی، هر کمکی حتی نقدی و مالی به ایشان می دهند. با آنها مانند بچه ای کوچک و لوس برخورد می کنند.

همیشه یا نسبت به موضوعی با تفاوت است و یا بی تفاوت(عاشق و یا فارغ) یا(متنفر و بی تفاوت) که این یعنی دو سر تضاد، تضاد یعنی نسبت به چیزی احساس داشتن و یا بی تفاوت بودن، احساس داشتن یک سر تضاد است و طرف دیگر آن بی تفاوتی است. اغلب به اشتباه می شنویم که عشق و تنفر دو سر تضادند در صورتی که این دو، یک طرف تضادند و طرف دیگر آن بی تفاوتی است، یعنی عاشق مطلبی و یا شخصی بودن با متنفر بودن از آن مطلب و یا شخص به این معناست که نسبت به آن مطلب و یا شخص احساس وجود دارد و وقتی بی تفاوتی پیش می آید یعنی که بود و نبود آن مطلب و یا شخص فرقی نمی کند و این یعنی تضاد. تضادهای ذهنی عجیب و غریبی دارند، در عین اینکه خودشان را تخم دوزرده جهان هستی می دانند، در همان حال احساس پوچی و یأس فلسفی عمیقی را تجربه می کنند و از این تضاد رنج می کشند. یا در عین حال که علاقه شدیدی به کسی دارند، احساس بی علاقگی را نسبت به او در خودشان احساس می کنند. در لحظه می توانند از همه متنفر باشند و در لحظه می توانند عاشق همه باشند. در یک لحظه می توانند عاشق همه باشند و در لحظه بعد می توانند بی تفاوت باشند.

افرادی غیر متعادل هستند. یک جور و یک شکل رفتار کردن برایشان غیرعادی است. تغییرات احساسی برای آنها راحت است و به راحتی احساسات خودشان را نشان می دهند. گاهی اوقات در احساسات متضاد غرق می شوند و از یک غم و ناراحتی عظیم و بزرگ به شادی و خوشحالی تغییر حالت می دهند. گاهی اوقات در خیابان و یا یک جای شلوغ کارهایی می کنند که از دید بقیه بسیار بد و غیر عادی و زشت است، ولی از نظر آنها بسیار عادی و درست است. در واقع هیچ چیز برای آنها بد و زشت نیست و رهای رها هستند.

با طبیعت و زنها نزدیک هستند. تنها مردانی هستند که می توانند از زن تعریف کنند، چون زیبایی ها را خیلی خوب درک می کنند. به کارهای زنانه علاقه دارند. طبیعت آنها به طبیعت زنان نزدیک است و از آنیمای بالایی برخوردارند.

به گردش در طبیعت بسیار علاقه دارند و اغلب در طبیعت در گشت و گذارند. آنها جذب طبیعت می شوند و دوست دارند که همه دیدنیهای تمام دنیا را ببینند.

با مادرشان رابطه صمیمی و عمیقی دارند و وابستگی عمیقی را تجربه می کنند و هر دویشان از این وابستگی به هم لذت می برند. آغوش مادر را دوست دارند. شریک ایده آل برای آنها، یعنی مادری مهربان و کسی که مثل مادرشان از آنها مراقبت کند.

به موسیقی علاقه بسیار دارند، از سازهای کوبه ای مثل دف و تومبا خوششان می آید و در مجالس عرفانی از خود بی خود می شوند. رقصشان آنیمایی است و با بدن و حرکات منحنی شکل همراه است و در موسیقی غرق می شوند، مانند رقص سماع.

احساس درونی شان این است که کل جهان هستی در خدمت آنهاست که آنها در بهترین حالت خودشان به سر ببرند، مگر مواردی که خوشان بر اساس تضادهای ذهنی شان، آرامششان را از دست می دهند. انگار که جهان هستی در خدمتگذاری ایشان حاضر است و گوش به فرمان آنهاست تا هر گونه امکانات رفاهی برایشان فراهم باشد، بهترین همسر، بهترین غذاها، بهترین امکانات و ….

خون برایشان مظهر و نماد آگاهی است و این احساس را دارند که می بایستی خون محصور شده در بدنشان نیز به حرکت درآید و به بیرون جاری شود تا چرخش آگاهی شان ملموس تر باشد و احساس می کنند که خونی که در بدنشان محصور شده، نماد بقا و ثبات و آگاهی شان می باشد و با جاری شدن آن به هر شکل ممکن (رگ زنی) احساس رهایی مطبوعی را تجربه می کنند و این احساس را نسبت به خون دیگر افراد نیز دارند که با جاری کردن و یا از آن خود نمودن آن در آگاهی آن شخص دخل و تصرف می نمایند.

عاشق عاشقی اند و آدمها برایشان بهانه ای برای عاشق بودن هستند. همیشه دوست دارند به یک چیزی برسند، ولی نمی دانند چه. ترجیح می دهند هر چه سریعتر کار را رها کنند.

تعهدات اجتماعی برایشان بی معنی است و فکر می کنند این تعهدات برای بقیه افراد است که بتوانند به خوبی به آنها خدمت کنند و برای اینکه از چارچوب های جامعه زئوسی – آپولویی دور شوند، تطبیق با زندگی روزمره برای این افراد دشوار است. احساس می کنند که زندگی معمولی برایشان تنگ و مانند قفس است. خیلی اوقات از زندگی معمولی و افراد آن متنفر می شوند. دائما به فکر فرار از زندگی و رفتن به جایی دوردست هستند.

از رقابت با سایر افراد دوری می کنند، چون اصلا آنها را در حدی نمی دانند که بخواهند با آنها رقابت کنند و در واقع خودشان را از جنس اینکه بخواهند با هر کسی هر نوع رقابتی را تجربه کنند، نمی دانند و خود را برتر و بالاتر می دانند. اغلب به روشی غیر از دیگران عمل می کنند.

تصدیق کردن دیونوسوس یعنی اینکه جایگاه مرگ را به رسمیت بشناسیم و قبول کنیم، درکش کنیم و به آن ارج بگذاریم. او خدای عشقی است که بیشترین از خود بی خودی را می آورد و خدایی است که رنج می کشد و تمامی کسانی که این خدا را دوست دارند رنج می برند. معمولاً او را یک عنصر مخرب تلقی می کنند. ممکن است باعث درگیری و دیوانگی هم بشود.

 

اسطوره دیونوسوس

دیونوسوس که رومیان او را بَکِس می نامیدند، ستوده ترین خدا در بین خدایان و بشر بود. تنها خدای المپ بود که مادرش یک زن فانی بود. گیاهان محبوبش انگور و مورد بود و تمامی طبیعت قلمرو اوست.

در افسانه های یونانی، دیونوسوس پسر زئوس و زنی فانی به نام سمیل بود. مادرش سمیل عاشق زئوس شده بود و خود را به شکل مردی درآورد و از او باردار شد. هرای حسود وقتی از ماجرا باخبر شد، تصمیم گرفت از او و فرزند متولد نشده اش انتقام بگیرد. پس به صورت پرستار پیر سمیل پیش او ظاهر شد و سمیل را بر آن داشت که از زئوس بخواهد برای اثبات عشقش سوگند بخورد که با همان عظمتی که بر هرا ظاهر می شد، بر او هم ظاهر شود. بی خبر از آن که این کار موجب مرگش خواهد شد. زئوس به خاطر سوگندی که خورده بود، با جلوه رب النوع آذرخش، بر او ظاهر شد. در محضر چنین حضوری هیچ انسان فانی ای زنده نمی ماند.

رعد و برق، سمیل را کشت، اما پسر متولد نشده او را نامیرا کرد. وقتی سمیل مرد، زئوس، دیونوسوس را از رحم مادر جدا کرد و او را به ران خود دوخت و تا زمانی که دیونوسوس آماده تولد شد، از او محافظت کرد.

زئوس پس از تولد دیونوسوس، او را به خواهر و شوهر خواهر سمیل سپرد تا او را همچون یک دختر بزرگ کنند. اما حتی این تغییر قیافه نتوانست دیونوسوس را از شر هرا حفظ کند. هرا محافظین دیونوسوس را دیوانه کرد و آنان سعی کردند تا دیونوسوس را به قتل برسانند، اما بار دیگر زئوس او را از مرگ نجات داد و او را به یک قوچ تبدیل کرد و نزد پریان زیبارو برد. پریان از او در غاری نگهداری کردند و قیم او رموز طبیعت و نحوه ساخت شراب را به او یاد داد.

دیونوسوس به مکانهای مختلف سفر می کرد، در حالیکه عصایی از برگهای درخت مو در دست داشت و سوار بر ارابه ای بود که چند پلنگ آن را می کشیدند و زنهایی زیبارو که دلباخته او بودند، ملازم او بودند. به هر جا میرفت، شیوه کاشت درخت مو را تعلیم می داد و همواره دیوانگی و خشونت با او همراه بود. در اسطوره ها آمده که هر کس که او را طرد کرد، دیوانه و وحشی شده و دست به خشونت و کشتار می زد.

دیونوسوس تنها فرمانروایی است که به جای تسلط بر زنان، آنها را نجات می دهد. در برخی نقاط یونان باستان زن ها او را می پرستیدند. خونی که در رگها جریان دارد، قلمرو اوست.

 

کهن الگوی دیونوسوس

کهن الگوی دیونوسوس نکات بالقوه ی مثبت و منفی زیادی در خود دارد. وجود او پر است از احساسات متفاوت که می تواند در روان فرد و اجتماع تناقضهایی ایجاد کند. این کهن الگو در مردان عارف و قاتل (هر دو) وجود دارد. در مردان و زنانی یافت می شود که به دنبال لحظات شاد و هوسهای ضد و نقیض هستند.

• کودک الهی: یکی از نمادهای دیونوسوس “کودک الهی” است. دیونوسوس حسی از خاص بودن و رسیدن به تقدیر از پیش تعیین شده را در خود داشته باشد. اگر خود را با این کودک الهی اشتباه بگیرید، پرداختن به زندگی عادی و هماهنگ شدن با آن برای تان سخت خواهد بود. در چنین موقعیتی احساس می کنید فردی خاص هستید و اگر با شما این گونه برخورد نشود، ناراحت خواهید شد. از نظر روان شناسی می توان گفت در این حالت دچار غروری کاذب شده اید و گمان می کنید فردی مهم هستید. اگر کهن الگوی دیونوسوس در شما سرکوب شود، دچار مشکلات دیگری می شوید. در این حالت کهن الگوی فرزند الهی نیز درون تان سرکوب خواهد شد و احساس می کنید فردی بی اهمیت هستید که زندگی تان معنایی ندارد. معمولا کهن الگوی دیونوسوس در مردان زیادی سرکوب می شود. پسران از کودکی تشویق می شوند که ویژگیهای دخترانه را کنار بگذارند و خیلی رویابافی نکنند. رویابافی در حقیقت وجه عرفانی کهن الگوی دیونوسوس است.
• بالغ ابدی: دیونوسوس و هرمس دو کهن الگویی هستند که تمایل دارند همیشه در دوران جوانی باقی بمانند. کهن الگوی دیونوسوس شما را ترغیب می کند در احساسات خود غرق شوید، وظایف تان را نادیده بگیرید و حتی قرارهای خود را فراموش کنید. فردی که این چنین رفتار می کند، نمی تواند به سمت اهداف بلند مدت حرکت کند. چنین فردی توانایی تعهد دادن در روابط را ندارد و نظم و ترتیب برایش بیگانه است. به هیچ وجه زندگی ای عادی مثل دیگران ندارد. هر لحظه در حالی متفاوت است، یک لحظه ممکن است کاملا ناامید باشد و لحظه ی دیگر برای رسیدن به چیزی خوشحال و امیدوار شود. موسیقی و مواد مخدر توهم زا برای او جالب هستند (جنبش هیپی ها). استفاده از ال اس دی، ماری جوانا، پوشیدن لباس هایی به رنگ های روشن، لذت های مادی و فرار کردن از مدرسه و محل کار همگی ویژگیهای این کهن الگوست. البته ممکن است هر انسانی در دوره ی جوانی، کهن الگوی دیونوسوس را به شدت در وجودش حس کند، اما هیچ کس نمی تواند برای همیشه در سنین جوانی باقی بماند.
• سر مادر: مردانی که کهن الگوی دیونوسوس در وجودشان فعال است، معمولا به دنبال زنی ایده آل هستند که نقش مادر و عاشق را همزمان برای آنها بازی کند. این کهن الگو گاهی باعث می شود با “مادربزرگ” رابطه ای عمیق برقرار کنید. مردان دیونوسوسی می توانند به سادگی با زنان ارتباط برقرار کنند، ترجیح می دهند بیشتر با زنان معاشرت کنند و به سادگی تجربیات و حالات مختلف را در زنان درک می کنند. مرد دیونوسوسی مثل پسری بی مادر است که احساسات مادرانه را در زنان بر می انگیزد.
• شمن، واسطه میان دو عالم: در قبایل بومیان آمریکا، شمن ها واسط و رابط میان دنیای نادیدنی و عالم مادی اند. مردی را که قرار است در بزرگسالی شمن شود، از کودکی انتخاب می کنند. او معمولا با زنان زندگی می کند، مانند آنها لباس می پوشد و برای مدتی مانند دختران با او رفتار می شود. به این شکل کهن الگوی دیونوسوس را در وجود او بیدار و فعال می کنند. روان شمن ها حالتی دو جنسیتی دارد. دیونوسوس هاحالتهای مردانه و زنانه را با هم دارند. کشیش ها نیز که رابط میان جهان نادیدنی و جهان مادی هستند، در مراسم معنوی و عبادی شان لباس هایی بلند به تن می کنند که بیشتر به لباس های زنانه شبیه است. در دوجنسیتی روانی، فرد احساس های مردانه و زنانه را هر دو با هم تجربه می کند. دنیای نادیدنی همان دنیای کهن الگوه، رویاها و تجسم فعال است. دیونوسوس زنان را از زندگی معمولی و روزمره بیرون می آورد و به آنها خوشی و لذت را معرفی می کند.
• شخصیت دوگانه: از میان تمام کهن الگوهای مردانه، دیونوسوس کهن الگویی است با تناقضات بسیار. با این ویژگی دیونوسوسی؛ فرد به سادگی می تواند مرزهای میان عناصر متضاد را پشت سر بگذارد. چنین فردی می تواند در یک آن عاشقتان باشد و چند لحظه بعد کاملا نسبت به شما سرد شده باشد. این کهن الگو در زنان زیادی هم وجود دارد. زیبایی و خطر از نشانه های این دوگانگی شخصیتی است. پلنگ و گربه وحشی از حیوانات مورد علاقه دیونوسوس است که این ویژگی را نشان می دهند. این حیوانات جذاب و زیبا هستند و در عین حال بسیار وحشی و خطرناک اند. اگر چه ممکن است تمایلات دیونوسوسی زندگی فرد را نابود کند و روی زندگی اطرافیانش نیز اثر منفی داشته باشد، اما شدت آن به شدت فعالیت کهن الگو و ضعف شخصیت فرد بستگی دارد.
• آواره ای که مورد آزار قرار گرفت: دیونوسوس در سرزمین یونان باستان سفر کرد و به دلیل فراخواندن زنان، مورد دشمنی واقع شد. هرا خدابانوی ازدواج، با او به دشمنی برخاست. هرا به ازدواجهای بادوام و توام با وفاداری و تعهد و قید و بندهای اجتماعی ارج می نهد، در حالی که دیونوسوس علاقه ای مخرب را در زنان بر می انگیزد و باعث می شود آنها نقش همسر را در ازدواج، فراموش کنند.
• کهن الگوی قطعه قطعه شده: مردان دیونوسوسی به دلیل وجود تناقض در روانشان، همیشه بر سر دوراهی قرار دارند. آنها از یک طرف دوست دارند با شریک عاطفی شان همراه باشند و از سوی دیگر تمایل دارند او را ترک کنند. نمادهایی مثل شمشیر، چاقو یا خودزنی در رویاها توسط مردان (یا زنانی) دیده می شود که این تناقض درونی در آنها به آشتی نرسیده است.

 

پرورش دیونوسوس

بسیاری از مردانی که از کهن الگوی دیونوسوس در وجودشان خبری نیست، از نظر هیجانی و احساسی کاملا خشک و بی روح هستند. از حس شادی و رضایت تهی هستند. کهن الگوی دیونوسوس به لحظه ی حال توجه می کند، نه هدفی که قرار است در آینده به آن برسد. شادی، هیجان، روابط صمیمی و موسیقی مواردی است که برای کهن الگوی دیونوسوس مهم به شمار می آید. مرد دیونوسوسی کاملا در لحظه زندگی می کند و در لحظه از زندگی اش لذت می برد. برای دعوت کردن از کهن الگوی دیونوسوس کاری بکنید که حس گذشت زمان رافراموش کنید و به لذات حسی توجه کنید.

 

والدین

این که پسر دیونوسوسی تصویری مثبت از خود دارد یا نه بیشتر به نوع رفتار و واکنش های پدر و مادرش بستگی دارد. در هر حال نبود تایید و حمایت پدر و مادر اتفاقی است که برای بیشتر پسران دیونوسوسی رخ می دهد. او پسری است بازیگوش که در لحظه زندگی می کند و خیلی نگران آینده نیست. بسیاری از پسران دیونوسوسی به مادرشان علاقه دارند و بیشتر به مادر شباهت دارند تا پدر. اگر فرزند دیونوسوسی انتظارات مادرش را برآورده نکند، با مادر نیز بیگانه خواهد ماند. این اتفاق بیشتر زمانی رخ می دهد که کهن الگوی آتنا، کهن الگوی غالب در مادرش باشد.

 

دوران کودکی

کهن الگوی دیونوسوس در سال های شروع زندگی دو تجربه ی مهم داشت که می تواند به شناخت روانی مردان دیونوسوسی کمک کند. او در کودکی به شکل دخترها بزرگ شد و جانشینان مادرش همگی به دیوانه ها و قاتل هایی خطرناک تبدیل شدند.

پسر دیونوسوسی اغلب در کودکی لباسهای دخترانه می پوشد و ناخودآگاه به طرف کارهایی کشیده می شود که دخترها انجام می دهند، و بازی های دخترانه برایش جذاب تر از بازی های پسرانه مثل تفنگ بازی و توپ بازی است. او دوست دارد زندگی ای غنی از تجربیات حسی داشته باشد و از پنج حسش استفاده کند. به رنگ ها علاقه مند است و موسیقی را دوست دارد. بسیار خوشخواب و متوقع است و همه را در خدمت خود می داند.

 

دوران بلوغ

دوره بلوغ معمولا دوره ای بحرانی برای دیونوسوسی هاست. در این دوران درگیر نوسانات عاطفی زیادی می شوند و همه چیز برای آنها تشدید می شود. استفاده از مواد مخدر ریسک بزرگ این دوره است. اگر پسر دیونوسوسی در خانواده و فرهنگی زندگی کند که پیرو باورهایی خاص باشند، ممکن است حتی احساس گناه هم به مشکلات او افزوده شود.

 

دوران تحصیل

دیونوسوسی ها اصولا اهل درس خواندن نیستند، به نمرات و درس و مدرسه اهمیتی نمی دهند و دلیلی برای درس خواندن و مدرک گرفتن ندارند. با این حال در درک مفاهیم فلسفی بسیار قوی هستند. پسر دیونوسوسی به دنبال تجربه های همراه با بی بند و باری، مواد مخدر که اغلب با تحصیل و شغل تداخل پیدا می کنند، می رود.

 

شغل و حرفه

مردان دیونوسوسی اهل کار کردن نیستند و فکر می کنند هیچ کاری، لیاقت این را ندارد که ایشان انجام دهند، فکر می کنند همیشه باید افرادی در جامعه وجود داشته باشند که کار کنند و مقدمات و مسائل زیربنایی ایشان را آماده کنند تا ایشان زندگی راحت و بی دردسری داشته باشند و بتوانند در آرامش و امنیت زندگی کنند. دوست دارند که همیشه در خانه باشند و از خانه بیرون نروند،

اگر جست و جوی شادی مرد دیونوسوسی را به سوی عرفان و مذهب ببرد، ممکن است کشیش یا پیشوای روحانی شود یا به گروهی معنوی بپیوندد که به دنبال افزایش آگاهی هستند.

مرد دیونوسوسی چندان به سوی شغلهای رقابتی کشیده نمی شود و به دنیای تحصیلات هم علاقه مند نیست. مهارت هایی که به سالهای سال تمرین و تجربه نیاز دارد با ویژگیهای او هماهنگ نیست. رسیدن به قدرت و شهرت هم برای او جذابیت ندارد. بسیاری از دیونوسوسی ها در دنیای کار دچار مشکل می شوند. دیونوسوسی های بیکار زیادند و تنها تعداد کمی از آنها می توانند در دنیای کار به موفقیت هایی دست پیدا کنند. کارهایی مثل استاد معنوی شدن و یا نواختن موسیقی برای دل خود، از نظر آنان مناسب است. مردان دیونوسوسی را می توان در میان ستارگان موسیقی و بازیگران سینما که اعتیاد به الکل مواد مخدر دارند، یافت.

 

رابطه با مردان

مرد دیونوسوسی معمولا علاقه ای به ارتباط با همجنسان خودش ندارد، چون هیچ احساس مشترکی با آنها ندارد. او با دوستان مردش همراه نیست. آنها حوزه های متفاوتی دارند که او تمایلی به برقراری ارتباط در آن حوزه ها ندارد. او بیشتر دوست دارد شخصی عمل کند تا این که عضوی از یک گروه یا تیم باشد و چندان هم اهل رقابت نیست. مردان دیونوسوسی می توانند با مردان هرمسی رابطه ای صمیمی برقرار کنند و هم چنین رابطه ی انها با مردان هفائستوسی هم خوب است. مردان آپولویی هم که نقطه ی مقابل دیونوسوسی ها هستند، به سوی آنها کشیده می شوند.

 

رابطه با زنان

دور کهن الگوی دیونوسوسی را زنان زیادی فرا گرفته است. خیلی از این زنان می توانند در عین حال برای او نقش مادر را هم داشته باشند. حالتهای کودکانه او باعث می شود زنان زیادی تمایل داشته باشند مراقب از او را به عهده بگیرند. حساس بودن و لذت بردن از زیبایی، زنهای زیادی را به سمت او جذب می کند.

طبیعت مردان دیونوسوسی به طبیعت زنان بسیار نزدیک است و از آنیمای بالایی برخوردار هستند، به راحتی با زن ها ارتباط برقرار می کنند، حتی بسیار بهتر و درست تر از خود زن ها با آنها ارتباط برقرار می کنند به طوری که زن ها احساس نمی کنند که با یک مرد ارتباط دارند. برای برقراری ارتباط، زنان را ترجیح می دهند، چون حرف آنها را بسیار بهتر می فهمند و احساس نزدیکی زیادی به ایشان می کنند و می توانند با آنها هر طور که می خواهند و بدون هیچ ملاحظه ای رفتار کنند و بالا و پایین های احساسی شان را با ایشان زندگی کنند.

 

ازدواج

مرد دیونوسوسی زنی را برای ازدواج می خواهد که بتواند نیازهای او را، هر آنچه که باشد، برطرف نماید و در قبال این رفع نیازها از او توقعی نداشته باشد و مزاحم فضاهای شخصی و خصوصیش نشود. توقع دارد همسرش در نقش مادر برایش ظاهر شود و سرویس و خدمات نه صرفا همسرانه، بلکه مادرانه به او بدهد

زنان سنتی، مردان دیونوسوسی را شوهران خوبی نمی دانند. نمی توان روی مرد دیونوسوسی به عنوان نان آور خانه حساب کرد. برای او موقعیت، ثروت، شهرت و امنیت مالی آن قدرها هم اهمیت ندارد. در یک کلام زندگی با مرد دیونوسوسی از نظر اقتصادی و احساسی غیرقابل پیش بینی است.

روابط جنسی یکی از مسائل مهم برای مرد دیونوسوسی است. مرد دیونوسوسی همان اندازه انرژی روانی صرف این مساله می کند که یک مرد معمولی این اندازه انرژی را صرف کارش می کند. البته همواره خطر زیاده خواهی و تنوع طلبی برای مردان دیونوسوسی وجود دارد.

 

فرزندان

مرد دیونوسوسی به خودی خود آن قدر کودک است که نمی تواند خیلی به فرزندانش بپردازد. به قدری خودش سرویس می گیرد که جایی برای سرویس گرفتن فرزندش باقی نمی ماند. او گاهی شاد و هیجان زده است و گاهی افسرده و ناامید. او به هر چه در لحظه حاضر میگوید اعتقاد دارد، ولی نمی توان بعدا برای انجام آن به او اتکا کرد. بی ثبات و غیرقابل اتکا است. پدری این چنین موجب می شود کودکان کاملا بی ثبات و بی اعتماد بار بیایند.

مرد دیونوسوسی معمولا نمی تواند وظایف و مسؤولیتهای یک پدر سنتی را به درستی به جا بیاورد. نان آور خانه بودن، برقرار کردن نظم، واسطه ی میان خانواده و دنیای بیرون بودن و الگوی موفقیت بودن برای فرزندان از جمله این وظایف است که مردان دیونوسوسی دائما در آنها شکست می خورند. هر چند ممکن است به یک پدر “در خانه” که به طور غریزی به بچه هایش نزدیک و صمیمی است، تبدیل شود.

 

میانسالی

سالهای میانی در زندگی مرد دیونوسوسی می تواند سالهایی بحرانی باشد. او ممکن است در این سالها درگیر اعتیاد به الکل و مواد مخدر و ورشکستگی کاری باشد. با تلاش و حرکت به سوی کارهایی با معنا و ایجاد تعهد در روابط، مرد دیونوسوسی می تواند به عمق و پختگی اش بیفزاید و شادی و لحظاتی خلاق را به زندگی روزمره بیاورد.

 

کهنسالی

نوع گذر مرد دیونوسوسی از بحران های میانسالی سه الگو برای سال های پایانی زندگیش شکل می دهد. الگوی رایج اول عبارت است از ادامه ی همان مشکلات میان سالی یعنی اعتیاد به الکل مشکلات کاری و روابط.

الگوی بعدی ترکیبی است از ویژگیهای دیونوسوسی و ثروت به ارث رسیده که باعث می شود مرد دیونوسوسی در سال های پایانی زندگی همان حالتهای دوران جوانی را داشته باشد.

الگوی سوم که به ندرت اتفاق می افتد، پختگی و بلوغحالتهای دیونوسوسی در اوست که باعث می شود کاملا در لحظه زندگی کند و همزمان احساساتی غنی داشته باشد.

 

مشکلات روانی

مشکلات روان شناسی برای مرد دیونوسوسی و اطرافیانش بیشتر از تمامی کهن الگوهای دیگر است. جوامع اخلاقی و خشکه مقدس بیش از جوامع دیگر با افراد دیونوسوسی مشکل دارند و همین مساله موجب می شود اختلالات روان شناسی در افرادی که در این جوامع زندگی می کنند، بیشتر شود.

• اختلال در درک از خود، اعتماد به نفس پایین و غرور بیش از اندازه: او از ابتدای زندگی متوجه می شود که بیش از اندازه احساساتی و به مواردی علاقمند است که او را به دخترها شبیه می کند، به همین دلیل اعتماد به نفس او تحت تاثیر قرار می گیرد. همچنین جنبه کودک الهی بودن این کهن الگو به او این حس را می دهد که فردی خاص است و به همین دلیل احساسی غیرواقعی در مورد خودش پیدا می کند. او احساس می کند خیلی زود فردی مشهور خواهد شد. مرد دیونوسوسی درکی واقعی از خود ندارد و اعتماد به نفس کاذبی که در وجودش هست براساس احساساتی غیرواقعی است.
• جوان جاویدان: میل به جاوید ماندن و جوانی در هر جا که کهن الگوی دیونوسوس فعال است، دیده می شود. مرد دیونوسوسی دوست دارد همیشه اوقاتش را در خوشی و مهمانی بگذراند.
• تناقضات و سر و کله زدن با آنها: مردان دیونوسوسی با تناقضاتی که درونشان وجود دارد درگیر هستند. درون آنها ویژگیهای متناقضی مثل وجد و فنا، هیجان و سردی، شتابزدگی و تامل در کنار هم وجود دارند. برخی مردان دیونوسوسی به الکل و مواد پناه می برند، چون پذیرفتن شرایطی که در آن قرار دارند، برایشان کاری دشوار است. دو بخش متضاد آنها همواره با یکدیگر در حال زد و خورد هستند و همیشه این امکان که یکی از آنها نابود شود، وجود دارد.
• اثرات مخرب الکل، مشکلات اعتیاد: یونگ عقیده دارد که اگر فرد معتاد گرایش به تجربه های روحانی و معنوی داشته باشد، احتمال حل شدن مشکل اعتیاد او زیادتر خواهد بود. یونگ در این باره می نویسد: “عطش او برای الکل در سطحی پایین، معادل تشنگی معنوی اوست. او دوست دارد کامل بودن را تجربه کند. تجربیات معنوی راه مناسبی است برای فرار از شر اعتیاد به الکل”.
• نشانه های روان تنی: هنگامی که ویژگیهای دیونوسوسی کل وجود را در بر می گیرد، فرد با تمام وجود و احساسش، واکنشهای دیونوسوسی از خود نشان می دهد. نشانه های روان تنی و بیماری اثرات منفی چنین حالتی است.

 

مشکلات روانی اطرافیان

هنگامی که مرد دیونوسوسی در زندگی زنی نقش مهمی داشته باشد، ناگفته پیداست که زندگی زن حالتی یکنواخت و کسل کننده نخواهد داشت. این که زندگی این زن شاد یا دردناک باشد، به خود او و قالب رابطه ی آنها بستگی دارد. اگر کهن الگوی هرا در این زن فعال باشد، با تاریک ترین بخش های سایه اش، یعنی کینه توزی و حسادت را به را خواهد شد. ارتباط با مردان دیونوسوسی می تواند نتایج تاریک بالقوه ی زیادی برای زنان داشته باشد، از جمله آشنا شدن با مواد مخدر و لذت استفاده از آنها. در این میان زنانی که ویژگیهای کهن الگوی پرسفون را در وجودشان دارند. در معرض خطر بیشتری هستند.

 

راههای رشد

کاری که لازم است مرد یا زن دیونوسوسی برای رشد خود انجام دهد پیچیده تر از کهن الگوهای دیگر است. برای اینکه او بتواند یک زندگی عادی داشته باشد، چنین مواردی لازم است، اگرچه او هرگز فردی عادی و معمولی نخواهد شد.

• پرورش شخصیتی مشاهده کننده و پذیرا: فرد باید شخصیتی قوی داشته باشد، طوری که افکاری که به ذهن او می رسد وحالتهای احساسیش را بدون قضاوت و خجالت یا بدون این که گمان کند حتما باید مطابق این افکار عمل کند، قبول کند و بپذیرد.
• پرورش کهن الگوهای دیگر: پرورش کهن الگوی زئوس که کهن الگوی اثرگذار پدر است و از فرزند خود مراقبت می کند، می تواند به مرد دیونوسوسی کمک کند که بپذیرد با سایر همراهانش تفاوت دارد و بدون قضاوت کردن درباره افکار و احساسات شدیدش و عمل کردن مطابق آنها، زندگی را ادامه بدهد.

با پرورش هرمس که کهن الگوی پیام آور است، توانایی سفر کردن از دنیای زیرین به اوج آسمان ها بدون درگیری هیجانی و احساسی، در دیونوسوس رشد می یابد. مرد دیونوسوسی در زمان حال زندگی می کند و زمان حال تنها واقعیت قابل درک برای اوست. به همین دلیل اگر دچار افسردگی شود، احساس می کند این افسردگی تا ابد در او باقی خواهد ماند. به دلیل همین احساس افسردگی ممکن است او گمان کند “خودکشی” تنها راه رهایی او از این وضع خواهد بود. کهن الگوی هرمس به خوبی درک می کند که این وضع دیونوسوس موقتی است. هرمس همچنین کهن الگوی برقراری ارتباط است. با یاد گرفتن این مهارت که می توان احساسات را از طریق کلمات با دیگران در میان گذاشت، مرد دیونوسوسی ویژگیهایی هرمسی را در وجودش تقویت می کند.

آپولوی منطقی به شکل سنتی با دیونوسوس تضاد دارد. آپولو کهن الگوی تفکر خطی است که به شفافیت اهمیت می دهد و ویژگیهایش به نیمکره ی چپ مغز مربوط می شود. دیونوسوس کهن الگوی احساس و غیرمنطقی است که در درونش نکات متضاد زیادی با هم زندگی می کنند. دیونوسوس نماد نیمکره ی راست مغز است. آپولو و دیونوسوس کهن الگوهایی هستند که باید هر دو در روان انسان بیدار و فعال باشند. تحصیلات درست به مرد دیونوسوسی یاد می دهد که چگونه توانایی هایی آپولویی را در وجودش بپروراند و به صورت منطقی فکر کند.

• وظیفه قهرمان، سفر به دنیای زیرین: اگر مرد دیونوسوسی دوست دارد رشد کند، باید “فرزند الهی” بودن و “جوانی ابدی” را فراموش کند و به یک قهرمان تبدیل شود. هنگامی که مردی می تواند مادرش (یا هر زن دیگر) را دوست داشته باشد و در عین حال طوری عمل کند که گویی مادر (یا زن دیگر) هیچ تسلطی روی او ندارد، او نیز چنین کار قهرمانانه ای را انجام داده است.
• عشق همراه با تعهد: روابط عاشقانه برای مرد دیونوسوسی مست کننده است و حس یگانگی، باعث احساس نزدیکی زیاد بین او و شریک زندگیش می شود. این تجربه، مانند بسیاری از روابط، تا زمانی که او به زنی خاص احساس ترحم و دلسوزی پیدا کند، ادامه می یابد. او فقط زمانی با فردی پیوند برقرار می کند که عاشق او باشد. در چنین وضعیتی، ورای عاشق کهن الگویی خود سیر می کند و رابطه برایش خاص می شود.

 

تمرینات عملی برای رشد کهن الگوی دیونوسوس

• به این بیندیش که اگر نبودی، جهان هستی به چه شکلی بود واین حس را داشته باش که کل جهان هستی و کائنات در تعادل با تو شکل گرفته و به سر می برد.
• به راحتی بپذیر که دیگران برای این در کنارت قرار دارند که عاشقانه به تو خدمت کنند و تو هم به راحتی پذیرای خدمت و سرویس آنها باش.
• با زنان از جنس خودشان و فراجنسی ارتباط برقرار کرده و حرفهای عاطفی و غریزی آنها را، هر چه که باشد، از غیبت گرفته تا مسائل کاملا زنانه بشنو و با آنها همراه شو.
• ایمان داشته باش که خدا گوش به فرمان توست و هر آنچه که بخواهی برایت فراهم می شود.
• با دیدن خون، حس و تجربه خود را مرور کن و در نظر داشته باش که می توان حتی از دیدن خون لذت برد.